با معصومه بهترین دوستم در خیابان قدم میزدیم باران نم نم م
با معصومه بهترین دوستم در خیابان قدم میزدیم باران نم نم میبارید...
میگفتیم و میخندیدیم از هر دری سخن میگفتیم که ٩٩% از این سخن ها تشکیل شده بود از مسخره کردن دیگران...
نوجوانیست دیگر...
ناگهان چشممان افتاد به پسرک لاغر و ریشی سوژه را پیدا کرده بودیم با هر اقدام پسرک بیچاره ما دلمان را میگرفتیم میخندیدیم ...
اگر بخواهم راستش را بگویم الکی خوش بودیم ...
داشتم میخندیدم از ته دل.
خنده های الکیهـــــ نشات گرفته از مسخره کردن پسرک لاغر ریشی ،
بعد از چند لحظه معصومه گفت اونو وللش دیگه سوژه بعدی رو نگا و بعد به سمت چپ پسرک لاغر اشاره کرد
به جایی که گفت نگاه کردم داشتم میخندیدمااااا
اما نمیدونم چرا با دیدن سوژه دوم چشمام سوخت ...
قلبم تیـــــر کشید...
مغزمم ارور داد...
سوژه مورد نظر دوم
همان تک سوژه مورد نظر قلبم بود ...
همان سوژه ای که، مشترک مورد نظری شده و مدتیست انتن نمیدهد...
مشترک مورد نظر عزیزم مدتیست دل نگرانم
هر از گاهی خودت را به کوچه ما برسان اینجاخوب به قلبم انتن میدهی...
#نرگس_یگانهــ_مشترک مورد نظر
میگفتیم و میخندیدیم از هر دری سخن میگفتیم که ٩٩% از این سخن ها تشکیل شده بود از مسخره کردن دیگران...
نوجوانیست دیگر...
ناگهان چشممان افتاد به پسرک لاغر و ریشی سوژه را پیدا کرده بودیم با هر اقدام پسرک بیچاره ما دلمان را میگرفتیم میخندیدیم ...
اگر بخواهم راستش را بگویم الکی خوش بودیم ...
داشتم میخندیدم از ته دل.
خنده های الکیهـــــ نشات گرفته از مسخره کردن پسرک لاغر ریشی ،
بعد از چند لحظه معصومه گفت اونو وللش دیگه سوژه بعدی رو نگا و بعد به سمت چپ پسرک لاغر اشاره کرد
به جایی که گفت نگاه کردم داشتم میخندیدمااااا
اما نمیدونم چرا با دیدن سوژه دوم چشمام سوخت ...
قلبم تیـــــر کشید...
مغزمم ارور داد...
سوژه مورد نظر دوم
همان تک سوژه مورد نظر قلبم بود ...
همان سوژه ای که، مشترک مورد نظری شده و مدتیست انتن نمیدهد...
مشترک مورد نظر عزیزم مدتیست دل نگرانم
هر از گاهی خودت را به کوچه ما برسان اینجاخوب به قلبم انتن میدهی...
#نرگس_یگانهــ_مشترک مورد نظر
۸۰۹
۱۹ آذر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.