P31
میونگ سو:بگیر بشین ببینم کارش تموم بشه خودش میاد
جیمین:تو نمیتونی حال منو درک کنی تازه تو از خداته که بمیره اون وقت به من میگی خیلی اروم بشینم(با داد)
بیونگ:داد نزن سرش(با داد)
ـ جیمین میخواست ادامه بده که دکتر میاد پایین جیمین به سمتش هجوم میبره
جیمین:چی شد؟حالش خوبه؟
دکتر:حالشون خوبه اما بهش ارام بخش زدم الان بیهوش هستن
جیمین:میتونم ببینمش
دکتر:بله
ـ جیمین میره بالا داخل اتاق جونگ کوک دکتر شروع میکنه به بستن زخم میونگ سو
پرش زمانی به بعد از بستن زخم میونگ سو
دکتر:این نسخه برای خانم کیم اینم برای اون اقایی که تیر خورده و درضمن باید هر دو ساعت یه بار بانداش عوض بشه وگرنه زخمش عفونت میکنه و به هیچ وجه ایشون رو جابه جا نکنید چون امکان داره خونشون لخته بشه و باعث بشه که سکته قلبی کنن
میونگ سو:مرسی،بیونگ ایشونو همراهی کن و برو داروهارو بخر برامون
بیونگ:بفرمایید از این طرف
میونگ سو:زود برگردی
بیونگ:باشه
ـ میونگ سو به سمت پله میره و دونه دونه اونارو طی میکنه تا به اتاقی که به جونگ کوک داده برسه در میزنه و بعد از اجازه ورود وارد میشه،جیمین کنار جونگ کوک نشسته داره نگاش میکنه جیمین یه نگاهی بهش میکنه میونگ سو با چشمای قرمز جیمین روبه رو میشه جیمین دوباره نگاهشو به جونگ کوک میده
میونگ سو:حالت خوبه
جیمین:اوهوم بیا بشین
میونگ سو:اما چشمات قرمزه گریه کردی
جیمبن:شاید یکم برای این خرگوش کوچولو گریه کردم
میونگ سو:دقیقا الان به جونگ کوک گفتی خرگوش
جیمین:شاید ظاهرش شبیه غول مرحله اخر گیم باشه اما از درون شبیه یه خرگوش کوچولویی که حسابی زخمی شده و زخماشم خودش درمان کرده اما دردش هنوز تو بدنش مونده
میونگ سو:تعجب میکنم که به این سوهان روح همچین چیزی میگی
جیمین:جونگ کوک شاید برای کسایی که بهش اسیب بزنن گارد بگیره اما برای نزدیکاش اینطوری نیست در حدی به نزدیکاش وابستس که میتونه جونشم براشون بده
میونگ سو:اها باشه میخواستم بگم....
جیمین:یه لحظه میخوام یه چیزی بهت بگم حرفت یادت بمونه،من...خب چجوری بگم...پایین نباید سرت...داد میزم...معذرت میخوام
میونگ سو:اشکالی نداره پیش میاد
جیمین:راستی باید یه سر به خونه بزنم یه جا برای جونگ کوک حاضر کنم میتونم با یکی از ماشیناتو قرض بگیرم
میونگ سو:البته که میتونی اما دکتر گفتش که نباید جابه جا بشه امکان لخته شدن خونش هست تازه باید هر دو ساعت یکبار بانداش عوض بشه
جیمین:یه سر به خونه باید بزنم دلم براشون شور میزنه تو حواست بهش هست
میونگ سو:من؟!
جیمین:اره،زحمت عوض کردن باندم خودت بکش من میرم و زود برمیگردم
میونگ سو:از کجا انقدر مطمئنی که نمیکشمش
جیمین:اگه میخواستی بکشیش همون جا تو انبار ما رو ول میکردی میرفتی نه جونشو نجات بدی
شرط نداره:)
جیمین:تو نمیتونی حال منو درک کنی تازه تو از خداته که بمیره اون وقت به من میگی خیلی اروم بشینم(با داد)
بیونگ:داد نزن سرش(با داد)
ـ جیمین میخواست ادامه بده که دکتر میاد پایین جیمین به سمتش هجوم میبره
جیمین:چی شد؟حالش خوبه؟
دکتر:حالشون خوبه اما بهش ارام بخش زدم الان بیهوش هستن
جیمین:میتونم ببینمش
دکتر:بله
ـ جیمین میره بالا داخل اتاق جونگ کوک دکتر شروع میکنه به بستن زخم میونگ سو
پرش زمانی به بعد از بستن زخم میونگ سو
دکتر:این نسخه برای خانم کیم اینم برای اون اقایی که تیر خورده و درضمن باید هر دو ساعت یه بار بانداش عوض بشه وگرنه زخمش عفونت میکنه و به هیچ وجه ایشون رو جابه جا نکنید چون امکان داره خونشون لخته بشه و باعث بشه که سکته قلبی کنن
میونگ سو:مرسی،بیونگ ایشونو همراهی کن و برو داروهارو بخر برامون
بیونگ:بفرمایید از این طرف
میونگ سو:زود برگردی
بیونگ:باشه
ـ میونگ سو به سمت پله میره و دونه دونه اونارو طی میکنه تا به اتاقی که به جونگ کوک داده برسه در میزنه و بعد از اجازه ورود وارد میشه،جیمین کنار جونگ کوک نشسته داره نگاش میکنه جیمین یه نگاهی بهش میکنه میونگ سو با چشمای قرمز جیمین روبه رو میشه جیمین دوباره نگاهشو به جونگ کوک میده
میونگ سو:حالت خوبه
جیمین:اوهوم بیا بشین
میونگ سو:اما چشمات قرمزه گریه کردی
جیمبن:شاید یکم برای این خرگوش کوچولو گریه کردم
میونگ سو:دقیقا الان به جونگ کوک گفتی خرگوش
جیمین:شاید ظاهرش شبیه غول مرحله اخر گیم باشه اما از درون شبیه یه خرگوش کوچولویی که حسابی زخمی شده و زخماشم خودش درمان کرده اما دردش هنوز تو بدنش مونده
میونگ سو:تعجب میکنم که به این سوهان روح همچین چیزی میگی
جیمین:جونگ کوک شاید برای کسایی که بهش اسیب بزنن گارد بگیره اما برای نزدیکاش اینطوری نیست در حدی به نزدیکاش وابستس که میتونه جونشم براشون بده
میونگ سو:اها باشه میخواستم بگم....
جیمین:یه لحظه میخوام یه چیزی بهت بگم حرفت یادت بمونه،من...خب چجوری بگم...پایین نباید سرت...داد میزم...معذرت میخوام
میونگ سو:اشکالی نداره پیش میاد
جیمین:راستی باید یه سر به خونه بزنم یه جا برای جونگ کوک حاضر کنم میتونم با یکی از ماشیناتو قرض بگیرم
میونگ سو:البته که میتونی اما دکتر گفتش که نباید جابه جا بشه امکان لخته شدن خونش هست تازه باید هر دو ساعت یکبار بانداش عوض بشه
جیمین:یه سر به خونه باید بزنم دلم براشون شور میزنه تو حواست بهش هست
میونگ سو:من؟!
جیمین:اره،زحمت عوض کردن باندم خودت بکش من میرم و زود برمیگردم
میونگ سو:از کجا انقدر مطمئنی که نمیکشمش
جیمین:اگه میخواستی بکشیش همون جا تو انبار ما رو ول میکردی میرفتی نه جونشو نجات بدی
شرط نداره:)
۴۱.۰k
۲۷ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.