پارت :9🫶🏻💜
پارت :9🫶🏻💜
.
.
جیمین ویو
با اون قهر کردن بچه گانه اش دلمو برد (جوننن)و بعد سوار ماشین شد و به مدرسه رفتیم با حرفی که زد جرقه ی عشق در قلبم فرود اومد
ات : جیمینااااااااا ... جیمیناااااااااا
اون اون به من گفت جیمیناااااا و بعد به خودم اومدم و گفتم
جیمین: بله خانم خوشگله
ات ویو
اون به من گفت خانم خوشگله قلبم تند زد و بعذ گفتم
ات :جیمینااااا بعد مدرسه بریم شهر بازی
جیمین : باشه بریم
و بعد ات از شدت شوق جیمین رو بغل کرد (توجه اونا رسیدن و داخل حیات مدرسه هستن و راننده جیمینه)
و بعد ات به خودش اومد و از جیمین جدا شد و از خجالت سرخ شد
ویو جیمین
وای اون منو بغل کرد وای خیلی خوشحالم و بعد جیمین پیاده شد
و همه دخترا دورش جمع شدن و این باعث حسودی ات شد و جیمین رفت طرف در ات و در رو باز کرد و همه منتظر بودن ببینن کی داخل ماشینه و ات که همین جور سوار ماشین بود و جیمین گفت
جیمین : نمیخوای پیاده شی خوشگل خانم
ات : تو خودت این همه دختر دورتن چرا دنبال منی
جیمین : اوووو ببین کی حسودی کرده
در ذهن جیمین : یعنی به من حسودی کرده نکنه اونم منو دوس داره باید متوجه بشم
ات : نه من حسودی نکردم
جیمین : میدونستم که حسودی کرده پس تو گوشش گفتم :من فقط از تو خوشم میاد خوشگلم
ویو ات
اون به من چی گفت یعنی از من خوشش میاد باورم نمیشه و بعد از فکر در اومدم پر از ماشین پیاده شدم همه نگاه ها به من بود و جیمین دستم رو گرفت و بلند گفت
جیمین:از این به بعد کسی حق نداره بهش آسیب بزنه وگرنه با من طرفه فهمیدین
دخترا که از حرس قرمز شده بودن گفتن
دختر ۱: چرا اون چرا ما نه
جیمین : چون اون قشنگه ،مهربونه ، مثل شما ها هر..ز..ه و کسی نیست که دنبال پول مردم باشین و........
...... ادامه داره
.
.
جیمین ویو
با اون قهر کردن بچه گانه اش دلمو برد (جوننن)و بعد سوار ماشین شد و به مدرسه رفتیم با حرفی که زد جرقه ی عشق در قلبم فرود اومد
ات : جیمینااااااااا ... جیمیناااااااااا
اون اون به من گفت جیمیناااااا و بعد به خودم اومدم و گفتم
جیمین: بله خانم خوشگله
ات ویو
اون به من گفت خانم خوشگله قلبم تند زد و بعذ گفتم
ات :جیمینااااا بعد مدرسه بریم شهر بازی
جیمین : باشه بریم
و بعد ات از شدت شوق جیمین رو بغل کرد (توجه اونا رسیدن و داخل حیات مدرسه هستن و راننده جیمینه)
و بعد ات به خودش اومد و از جیمین جدا شد و از خجالت سرخ شد
ویو جیمین
وای اون منو بغل کرد وای خیلی خوشحالم و بعد جیمین پیاده شد
و همه دخترا دورش جمع شدن و این باعث حسودی ات شد و جیمین رفت طرف در ات و در رو باز کرد و همه منتظر بودن ببینن کی داخل ماشینه و ات که همین جور سوار ماشین بود و جیمین گفت
جیمین : نمیخوای پیاده شی خوشگل خانم
ات : تو خودت این همه دختر دورتن چرا دنبال منی
جیمین : اوووو ببین کی حسودی کرده
در ذهن جیمین : یعنی به من حسودی کرده نکنه اونم منو دوس داره باید متوجه بشم
ات : نه من حسودی نکردم
جیمین : میدونستم که حسودی کرده پس تو گوشش گفتم :من فقط از تو خوشم میاد خوشگلم
ویو ات
اون به من چی گفت یعنی از من خوشش میاد باورم نمیشه و بعد از فکر در اومدم پر از ماشین پیاده شدم همه نگاه ها به من بود و جیمین دستم رو گرفت و بلند گفت
جیمین:از این به بعد کسی حق نداره بهش آسیب بزنه وگرنه با من طرفه فهمیدین
دخترا که از حرس قرمز شده بودن گفتن
دختر ۱: چرا اون چرا ما نه
جیمین : چون اون قشنگه ،مهربونه ، مثل شما ها هر..ز..ه و کسی نیست که دنبال پول مردم باشین و........
...... ادامه داره
۱.۲k
۰۳ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.