عشق دردسر ساز پارت ۷
#لیسا
یکی در زد
چی اون اسمشو نبر بود
دستمو کشید انداخت تو ماشینش چشامو بست
فقط جیغ میزدم
_ولم کن عوضییییی
فقط میخندید
بعد یه ربع چشامو باز کرد
دیدم منو به یه صندلی محکم بسته
_با مردن بچه خوش بگزره
جیغ میزدم و گریه میکردم
یهو یه قرص انداخت تو دهنم و زورم کرد قورتش بدم
بی هوش شدم بعدیک ساعت بیدار شدم دیدم خون ریزی دارم و گریه میکردم
#کوک
فلش بک
رفتم دیدم در خونه لیسا بازه
رفتم تو
_لیسا کجایی
صدایی نشنیدم نگران شدم
دوربینو چک کردم
اه عوضی
رفتم اداره پلیس
از پلیس خواستم چک کنه
بهم راه رو گفت
با پلیسا رسیدم
لیسا رو دستش و شکمش خون بود
رفتم پیشش
_لیسا چی شده
_اون عوضی(با سرفه)
دست و پاشو باز کردم سریع سوار ماشینش کردم
بردمش دکتر
گریه میکردم
دکتر اومد
_متاسفانه بچه از دست رفت
_مهم نیست (هست اما لیسا مهم تره براش) لیسا خوبههههه(همراه گریه)
_بله خانم خوبن
رفتم تو اتاقش
داشت گریه میکرد
_کوک من بچمو میخوام(با گریه)
_لیسا گریه نکن فقط همین یبار نیست که
یکی در زد
چی اون اسمشو نبر بود
دستمو کشید انداخت تو ماشینش چشامو بست
فقط جیغ میزدم
_ولم کن عوضییییی
فقط میخندید
بعد یه ربع چشامو باز کرد
دیدم منو به یه صندلی محکم بسته
_با مردن بچه خوش بگزره
جیغ میزدم و گریه میکردم
یهو یه قرص انداخت تو دهنم و زورم کرد قورتش بدم
بی هوش شدم بعدیک ساعت بیدار شدم دیدم خون ریزی دارم و گریه میکردم
#کوک
فلش بک
رفتم دیدم در خونه لیسا بازه
رفتم تو
_لیسا کجایی
صدایی نشنیدم نگران شدم
دوربینو چک کردم
اه عوضی
رفتم اداره پلیس
از پلیس خواستم چک کنه
بهم راه رو گفت
با پلیسا رسیدم
لیسا رو دستش و شکمش خون بود
رفتم پیشش
_لیسا چی شده
_اون عوضی(با سرفه)
دست و پاشو باز کردم سریع سوار ماشینش کردم
بردمش دکتر
گریه میکردم
دکتر اومد
_متاسفانه بچه از دست رفت
_مهم نیست (هست اما لیسا مهم تره براش) لیسا خوبههههه(همراه گریه)
_بله خانم خوبن
رفتم تو اتاقش
داشت گریه میکرد
_کوک من بچمو میخوام(با گریه)
_لیسا گریه نکن فقط همین یبار نیست که
۷۴.۳k
۰۷ دی ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.