پارت 36
ایملدا ویو
دستام بسته بود به سمتم اومدن و من رو بردن جایی همه جا سیاه و تاریک بود رفتیم جایی شبیه به اتاق شکنجه کلی سوال توی ذهنم بود اصلا من رو چرا باید بیارن اینجا رفتیم داخل کلی وسایل شکنجه بود روی یه صندلی نشستم چند دقیقه بعد صدای کفش های زنی اومد
تق تق تق تق
چشام درست اطراف رو نمیدید یکم نزدیکتر که شد دیدمش آرایش جیغی داشت و لباسای سیاهی پوشیده بود ولی با دیدنش یاد چیزایی افتادم
نه نه ولم کنید برادرم کجاست جیمینا ولم کنید برادر 😭😭😭😭
زر نزن الکی هیچ کس صدات رو نمیشنوه نه نزن خواهش میکنم ولم کن پاپااااااااااااااااا
ایملدا نههههههههه
جولیا من رو یاد اومد عزیزم منم مادرت
ایملدا نههههههه آخ (سرش رو میگیره) همه چیز رو داشتم به یاد میاوردم از مرگ مادرم تا فرار کردنم
جولیا پس همه چیز یادت اومد هوم
ایملدا قاتل تو یه قاتلی تو مادرم و برادرم رو کشتی قاتللللللللللل
جولیا خفه شو
ایملدا یه چک زد تو گوشم که لبم پاره شد ههههه بس نبود اون موقع هم من رو میزدی
جولیا چقدر خوبه که همه چیز یادت میاد نترس الان دوباره اون خاطرات رو برات یادآوری میکنم اون وقت هیچ موقع فراموشش نمیکنی
ایملدا برام مهم نیست فهمیدیییی اصلا مهم نیست تو یه قاتلی قاتل برادرم و مادرم پدر پدرم تو.....
جولیا اوووو نمیدونی پدرت زنده هست ولی اونم میکشم کافیه اول تو رو از سر راهم بردارم تو باعث شدی خواهرت بمیره
ایملدا ا/ت اون
جولیا آره آره اون مرده و این فقط خطای تو هست تو هم میمیری
ایملدا خواهر تو میگی اون خواهرم بود ولی ما باهم هیچ رابطه ای نداشتیم اون همیشه من رو اذیت میکرد با اینکه من ازش بزرگتر بودم خیلی اذیتم میکرد همه چیز یادمه اینکه مرده خطای من نیست اون اون تاوان همه بدی هاش رو پس داد
جولیا خفه شو به چک دیگه بهش میزنه
شماها
بله ارباب
بزنیش جوری بزنیش که از درد زجه هاش توی خونه اکو بشه فهمیدین
ولی نکشینش چون هنوز باهاش کار دارم
چشم ارباب
جولیا تو برو و همین الان برام امار جمع کن که اون دختره تا حالا کجا بوده و چیکار کرده فهمیدی
چشم خانم
دستام بسته بود به سمتم اومدن و من رو بردن جایی همه جا سیاه و تاریک بود رفتیم جایی شبیه به اتاق شکنجه کلی سوال توی ذهنم بود اصلا من رو چرا باید بیارن اینجا رفتیم داخل کلی وسایل شکنجه بود روی یه صندلی نشستم چند دقیقه بعد صدای کفش های زنی اومد
تق تق تق تق
چشام درست اطراف رو نمیدید یکم نزدیکتر که شد دیدمش آرایش جیغی داشت و لباسای سیاهی پوشیده بود ولی با دیدنش یاد چیزایی افتادم
نه نه ولم کنید برادرم کجاست جیمینا ولم کنید برادر 😭😭😭😭
زر نزن الکی هیچ کس صدات رو نمیشنوه نه نزن خواهش میکنم ولم کن پاپااااااااااااااااا
ایملدا نههههههههه
جولیا من رو یاد اومد عزیزم منم مادرت
ایملدا نههههههه آخ (سرش رو میگیره) همه چیز رو داشتم به یاد میاوردم از مرگ مادرم تا فرار کردنم
جولیا پس همه چیز یادت اومد هوم
ایملدا قاتل تو یه قاتلی تو مادرم و برادرم رو کشتی قاتللللللللللل
جولیا خفه شو
ایملدا یه چک زد تو گوشم که لبم پاره شد ههههه بس نبود اون موقع هم من رو میزدی
جولیا چقدر خوبه که همه چیز یادت میاد نترس الان دوباره اون خاطرات رو برات یادآوری میکنم اون وقت هیچ موقع فراموشش نمیکنی
ایملدا برام مهم نیست فهمیدیییی اصلا مهم نیست تو یه قاتلی قاتل برادرم و مادرم پدر پدرم تو.....
جولیا اوووو نمیدونی پدرت زنده هست ولی اونم میکشم کافیه اول تو رو از سر راهم بردارم تو باعث شدی خواهرت بمیره
ایملدا ا/ت اون
جولیا آره آره اون مرده و این فقط خطای تو هست تو هم میمیری
ایملدا خواهر تو میگی اون خواهرم بود ولی ما باهم هیچ رابطه ای نداشتیم اون همیشه من رو اذیت میکرد با اینکه من ازش بزرگتر بودم خیلی اذیتم میکرد همه چیز یادمه اینکه مرده خطای من نیست اون اون تاوان همه بدی هاش رو پس داد
جولیا خفه شو به چک دیگه بهش میزنه
شماها
بله ارباب
بزنیش جوری بزنیش که از درد زجه هاش توی خونه اکو بشه فهمیدین
ولی نکشینش چون هنوز باهاش کار دارم
چشم ارباب
جولیا تو برو و همین الان برام امار جمع کن که اون دختره تا حالا کجا بوده و چیکار کرده فهمیدی
چشم خانم
۴۱.۴k
۰۷ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.