من قوی تر برگشتم پارت 5
با چشم های متعجب به جورج نگاه میکردم اونم توضیح داد
جورج: چون اونا نتونستن تو رو گیر بندازن و منم هم به خاطر احترامی که برای دوست قدیمیم یعنی پدرت و هم برای تسویه خورده حسابایی که با جک دارم تصمیم گرفتم کمکت کنم .
لیسا ویو
با این حرف ها دلگرم شدم ، اون مثل پدرم رفتار میکرد و منو یاد اون مینداخت . پشت چهره ی سردی که همه ی مافیا ها دارن اون یه قلب مهربون داشت . جورج به اشاره کرد و سه تا دختر تقریبا هم سن و سال من وارد شدن .
رزی : سلام من رزی هستم ۱۶ سالمه امیدوارم دوستای خوبی بشیم
لیسا: سلام منم لیسا هستم ۱۵ سالمه من هم امیدوارم ♡
جنی: سلام من جنی ام ۱۷ سالمه
لیسا : سلام از اشناییت خوشبختم ♡
جبیسو: سلام منم جیسو ام ۱۸ سالمه خوشبختم از اشناییت
لیسا: سلام منم همینطور ♡
لیسا ویو
به نظر دخترای خوبی میومدن منم واقعا به چند تا دوست نیاز داشتم
جورج : تو و این دختر ها قراره با هم تعلیم ببینین و در آینده عضو رسمی این باند مافیایی بشین
روز ها ، ماه ها و سال ها گذشت و من حالا ۱۹ سالمه. تو این چهار سال من و رزی و جنی و جیسو با هم خیلی صمیمی شدیم و مثل خواهر بودیم .
تمرین های سخت و تاقطت فرسایی که تو این مدت انجام دادم من رو به کلی با دختر ضیف چهار سال پیش متفاوت کرد آره من حالا یه مافیای واقعی ام .
جنی: آفرین جیسو اونی تو میتونی ناک اوتش کن
لیسا: ارههه جیسو اونی ببرررر
رزی : فایتینگ جیسو اونی
یسسسسس بردی
جیسو : چتونه شما ها انگار واقعا دارم با دشمنم میجنگم، این فقط یه شبیه سازه مبارزست 😐
لیسا: هیچی یه لحظه جو گیر شدیم 😂
جنی: ولی دمت گرم
رزی : آره اونی خفن خودمونه
جیسو: پس چی فکر کردین 😏
جورج: خب خب میبینم بهتون خوش میگذره
لیسا :سلام عمو جورج شما کی اومدین؟
جورج: یه چند دقیقه ای میشه، مبارزه کردنتونو زیر نظر داشتم. کارتون خوبه آفرین
جیسو و جنی و رزی و لیسا : ممنون عمو جورج
جورج : ولی کافی نیست ...
فالو = فالو
لایکککککک
لایککککککککک😂
جورج: چون اونا نتونستن تو رو گیر بندازن و منم هم به خاطر احترامی که برای دوست قدیمیم یعنی پدرت و هم برای تسویه خورده حسابایی که با جک دارم تصمیم گرفتم کمکت کنم .
لیسا ویو
با این حرف ها دلگرم شدم ، اون مثل پدرم رفتار میکرد و منو یاد اون مینداخت . پشت چهره ی سردی که همه ی مافیا ها دارن اون یه قلب مهربون داشت . جورج به اشاره کرد و سه تا دختر تقریبا هم سن و سال من وارد شدن .
رزی : سلام من رزی هستم ۱۶ سالمه امیدوارم دوستای خوبی بشیم
لیسا: سلام منم لیسا هستم ۱۵ سالمه من هم امیدوارم ♡
جنی: سلام من جنی ام ۱۷ سالمه
لیسا : سلام از اشناییت خوشبختم ♡
جبیسو: سلام منم جیسو ام ۱۸ سالمه خوشبختم از اشناییت
لیسا: سلام منم همینطور ♡
لیسا ویو
به نظر دخترای خوبی میومدن منم واقعا به چند تا دوست نیاز داشتم
جورج : تو و این دختر ها قراره با هم تعلیم ببینین و در آینده عضو رسمی این باند مافیایی بشین
روز ها ، ماه ها و سال ها گذشت و من حالا ۱۹ سالمه. تو این چهار سال من و رزی و جنی و جیسو با هم خیلی صمیمی شدیم و مثل خواهر بودیم .
تمرین های سخت و تاقطت فرسایی که تو این مدت انجام دادم من رو به کلی با دختر ضیف چهار سال پیش متفاوت کرد آره من حالا یه مافیای واقعی ام .
جنی: آفرین جیسو اونی تو میتونی ناک اوتش کن
لیسا: ارههه جیسو اونی ببرررر
رزی : فایتینگ جیسو اونی
یسسسسس بردی
جیسو : چتونه شما ها انگار واقعا دارم با دشمنم میجنگم، این فقط یه شبیه سازه مبارزست 😐
لیسا: هیچی یه لحظه جو گیر شدیم 😂
جنی: ولی دمت گرم
رزی : آره اونی خفن خودمونه
جیسو: پس چی فکر کردین 😏
جورج: خب خب میبینم بهتون خوش میگذره
لیسا :سلام عمو جورج شما کی اومدین؟
جورج: یه چند دقیقه ای میشه، مبارزه کردنتونو زیر نظر داشتم. کارتون خوبه آفرین
جیسو و جنی و رزی و لیسا : ممنون عمو جورج
جورج : ولی کافی نیست ...
فالو = فالو
لایکککککک
لایککککککککک😂
۲۰.۵k
۰۶ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.