پارت9🖤music love
یونا ویو:
یونا:بدبخت شدم رفففف
ته:عشقم خیلی وقته میخوامت بریم خونه؟
یونا:ته اصلا مدت زیادی از سکس قبلیمون نمیکذرهههه
ته:اما ما شرط بستیم😈
یونا:خدایاااااا باشه بریم
ته:اما الان نمیتونم کاری که میخوامو انجام بدم
یونا:ینی چی؟
ته: بیا بریم کلاب
یونا:با این لباسا؟
ته:نکنه باز میخوای سکسی کنی بیایییی
یونا:نه گوه خوردم بریم
ته:افرین بریم
*پرش زمانی*
یونا:مست بودیم
ته:بیبی اماده ای چیزی که میخوامو بم بدی؟
یونا:اوه یه ددی
ته:😈
یونا:رفتیم خونه کلیدو گذاشت تو در و درو باز کرد و درو بست هولم داد سمت دیوار همینجور که لبا همو میبوسیدیم لباسای منو میکند
ته:بیبی میخوامتتت
یونا:همینجوری هولم داد تا رسیدیم به اتاق تو حال خودم نبودم که دیدم رو تختم
خوابم میومد اصن حال نداشتم
ته:بیبی برام بخور
یونا:انگار مستیم داشت میپرید یه هو جیغ زدم چییییییی
چه جوری من اینو بکنم تو دهنم خیلی بزرگههه
ته:ما شرط بستیم
یونا:چشمم
تا ته کردم تو دهنم و ناله های مردونه میکشید داشتم هورنی میشدم
ته:اه بخواببب
یونا:خوابیدم و تا نفس های داغ تهیونگ رو وسط پام حس کردم هورنی تر شدم
اهههههه داشت برام میخورد و لذت خاصی داشت اهههههه
ته:جونننننن
یونا:حمله ور شد سمت لبام
همینجور که میبوسید واردم کرد و جیغم تو دهنش خفه شد
یه هو نفهمیدم چی شد
*فردا صبح*
یونا:دیدم تو بغل ته لخت خوابم و دیک ته تومه
تازه فهمیدم چی شده دیشب هردومون خوابمون برده به زور بلندش مردم که از توم در بیاره خیلی کمرم درد میکرد اصلا نمیتونستم از جام بلند شم
ته:خوبی بیبی؟
یونا:نه اصلا
ته:ببرمت دکتر؟
یونا:نه بابا دکتر برا چی کار جنابعالیه کل شب داخلم بودی
ته:دیک منم درد میکنه اینهمه بدون حرکت مونده
یونا:تهههه ولی من نمیتونم بلند شممممم
ته:میگم دکتر بیاد اینجا
یونا:اییی بدون
*پزش زمانی*
یونا:دکتر کمرمو ماساژ داد ولی دکتر جوونی بود و تهیونگ داشت جوش نیورد که بم دست میزنه
ته:یونا چرا انقد بت دست میزد دلت میخواد یه بار دیگه بکنمت؟
یونا:خب ته اخه چکار کنم چرا به من میگی؟ (گریه)
ته:عشقم ببخشید خیلی عصبانی بودم
یونا:(تو فکرش: وایسا ببینم من همینجوری کریه نمیکنم وایساااا نکنه پریود شدمم)
کمرم خوب شده بود سریع رفتم تو دسشویی و بله....
ته:عشقممم چی شده حالت خوبه
یونا:نمیدونستم به ته بگم یا نه
خب ته ببین چیزی که میگم خیلی عادیه من عادت ماهیانه شدم
ته:اوه عشقم اصلا اشکالی نداره معلومه که هادیه میرم برات پد و هرچی میخوای بخرم چی میخوای؟
یونا:چیزای شیرین بخر
ته:چشممممممممم فدات شم
یونا:چرا انقد با من خوب صحبت میکنی
ته:توی این چند روز کلی عشق نصیبت میکنم تو بهترینی
یونا:(تودلش:ینی میدونه روحیم حساسه؟ به هر حال خیلی مرد خوبیه واقعا)
به خودم اومدم دیدم ته نیس خون ریزی داشتم و نمیتونستم از دسشویی بیام بیرون
صدای در خونه شنیدم
ته:عشقمممم برات پد گرفتم
یونا:دستش از لای در با یه پد اومد تو و ازش گرفتم و خودمو درست کردم و رفتم بیرون
ته:خببب امروز من اشپزی میکنم
یونا:چه خبره مکه من حاملم؟ 😂
ته:نه من فقط امروز دلم میخواد من غذا درست کنم
یونا:بعد یه سینی پر شکلات و تنقلات اورد و نشستم پای فیلم
ادامه دارد.......
ایندفعه جای حساس کات نکردم
لایک
فالو
کامنت پیلیز
بوس بای
یونا:بدبخت شدم رفففف
ته:عشقم خیلی وقته میخوامت بریم خونه؟
یونا:ته اصلا مدت زیادی از سکس قبلیمون نمیکذرهههه
ته:اما ما شرط بستیم😈
یونا:خدایاااااا باشه بریم
ته:اما الان نمیتونم کاری که میخوامو انجام بدم
یونا:ینی چی؟
ته: بیا بریم کلاب
یونا:با این لباسا؟
ته:نکنه باز میخوای سکسی کنی بیایییی
یونا:نه گوه خوردم بریم
ته:افرین بریم
*پرش زمانی*
یونا:مست بودیم
ته:بیبی اماده ای چیزی که میخوامو بم بدی؟
یونا:اوه یه ددی
ته:😈
یونا:رفتیم خونه کلیدو گذاشت تو در و درو باز کرد و درو بست هولم داد سمت دیوار همینجور که لبا همو میبوسیدیم لباسای منو میکند
ته:بیبی میخوامتتت
یونا:همینجوری هولم داد تا رسیدیم به اتاق تو حال خودم نبودم که دیدم رو تختم
خوابم میومد اصن حال نداشتم
ته:بیبی برام بخور
یونا:انگار مستیم داشت میپرید یه هو جیغ زدم چییییییی
چه جوری من اینو بکنم تو دهنم خیلی بزرگههه
ته:ما شرط بستیم
یونا:چشمم
تا ته کردم تو دهنم و ناله های مردونه میکشید داشتم هورنی میشدم
ته:اه بخواببب
یونا:خوابیدم و تا نفس های داغ تهیونگ رو وسط پام حس کردم هورنی تر شدم
اهههههه داشت برام میخورد و لذت خاصی داشت اهههههه
ته:جونننننن
یونا:حمله ور شد سمت لبام
همینجور که میبوسید واردم کرد و جیغم تو دهنش خفه شد
یه هو نفهمیدم چی شد
*فردا صبح*
یونا:دیدم تو بغل ته لخت خوابم و دیک ته تومه
تازه فهمیدم چی شده دیشب هردومون خوابمون برده به زور بلندش مردم که از توم در بیاره خیلی کمرم درد میکرد اصلا نمیتونستم از جام بلند شم
ته:خوبی بیبی؟
یونا:نه اصلا
ته:ببرمت دکتر؟
یونا:نه بابا دکتر برا چی کار جنابعالیه کل شب داخلم بودی
ته:دیک منم درد میکنه اینهمه بدون حرکت مونده
یونا:تهههه ولی من نمیتونم بلند شممممم
ته:میگم دکتر بیاد اینجا
یونا:اییی بدون
*پزش زمانی*
یونا:دکتر کمرمو ماساژ داد ولی دکتر جوونی بود و تهیونگ داشت جوش نیورد که بم دست میزنه
ته:یونا چرا انقد بت دست میزد دلت میخواد یه بار دیگه بکنمت؟
یونا:خب ته اخه چکار کنم چرا به من میگی؟ (گریه)
ته:عشقم ببخشید خیلی عصبانی بودم
یونا:(تو فکرش: وایسا ببینم من همینجوری کریه نمیکنم وایساااا نکنه پریود شدمم)
کمرم خوب شده بود سریع رفتم تو دسشویی و بله....
ته:عشقممم چی شده حالت خوبه
یونا:نمیدونستم به ته بگم یا نه
خب ته ببین چیزی که میگم خیلی عادیه من عادت ماهیانه شدم
ته:اوه عشقم اصلا اشکالی نداره معلومه که هادیه میرم برات پد و هرچی میخوای بخرم چی میخوای؟
یونا:چیزای شیرین بخر
ته:چشممممممممم فدات شم
یونا:چرا انقد با من خوب صحبت میکنی
ته:توی این چند روز کلی عشق نصیبت میکنم تو بهترینی
یونا:(تودلش:ینی میدونه روحیم حساسه؟ به هر حال خیلی مرد خوبیه واقعا)
به خودم اومدم دیدم ته نیس خون ریزی داشتم و نمیتونستم از دسشویی بیام بیرون
صدای در خونه شنیدم
ته:عشقمممم برات پد گرفتم
یونا:دستش از لای در با یه پد اومد تو و ازش گرفتم و خودمو درست کردم و رفتم بیرون
ته:خببب امروز من اشپزی میکنم
یونا:چه خبره مکه من حاملم؟ 😂
ته:نه من فقط امروز دلم میخواد من غذا درست کنم
یونا:بعد یه سینی پر شکلات و تنقلات اورد و نشستم پای فیلم
ادامه دارد.......
ایندفعه جای حساس کات نکردم
لایک
فالو
کامنت پیلیز
بوس بای
۴۰.۳k
۲۴ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.