پارت 5
متین:باید بهش بگم بیرون موندن یعنی چی
بردمش بالا بعد به ارسلان گفتم گفت باشه
دخترا اتاق نیکا بودن
نیکا:اگه من دختری نشم از این که هستم بدتر از صبح تا شب بیرون میگردم اگه اون نشم اسمم نیکا نیست
دیانا:نیکا بشین عزیزم اتفاقی که افتاده
که پسرا آمدن
نیکا:من میرم شما حرف بزنین
که ارسلان دستمو گرفت
ارسلان:نیکا گوش کن بعدش برو
نیکا:جز سرزنش چیزی دیگه ای؟
متین:اسن سرزنش وجود نداره
دیانا:نصحیت پ ؟
متین:نه چند کلام حرفه
دیانانیکا:اوف نیکا نشست رو میز به پسرا نگاه میکردیم
متین:خب دخترا میدونید چرا بیرون موندن شما انقد بده
نیکا:هوف
ارسلان:شما که هوف هوف میکنی ممکنه کسی به شما دست درازی کنه
نیکا:بابهت به ارسلان خیر شدم
که آمدو بغلم کرد
ارسلان:من اجازه نمیدم باشه
بردمش بالا بعد به ارسلان گفتم گفت باشه
دخترا اتاق نیکا بودن
نیکا:اگه من دختری نشم از این که هستم بدتر از صبح تا شب بیرون میگردم اگه اون نشم اسمم نیکا نیست
دیانا:نیکا بشین عزیزم اتفاقی که افتاده
که پسرا آمدن
نیکا:من میرم شما حرف بزنین
که ارسلان دستمو گرفت
ارسلان:نیکا گوش کن بعدش برو
نیکا:جز سرزنش چیزی دیگه ای؟
متین:اسن سرزنش وجود نداره
دیانا:نصحیت پ ؟
متین:نه چند کلام حرفه
دیانانیکا:اوف نیکا نشست رو میز به پسرا نگاه میکردیم
متین:خب دخترا میدونید چرا بیرون موندن شما انقد بده
نیکا:هوف
ارسلان:شما که هوف هوف میکنی ممکنه کسی به شما دست درازی کنه
نیکا:بابهت به ارسلان خیر شدم
که آمدو بغلم کرد
ارسلان:من اجازه نمیدم باشه
۸.۴k
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.