پارت دوازدهم
#زندگی_مخفی
پارت دوازدهم
چطور میتونست همون باشه همون شخص الان با اهیون دوست بود باید به آسا هشدار بدم
وای آسا نمیتونه درباره ی کار من به اهیون بگه
حالا چه غلطی کنم
با زنگ خوردن گوشیم از فکر بیرون اومدم آسا بود چه حلال زادس
+های کوکی
-سلام آسا چطوری
+چیزی شده کوک؟اخه صدات گرفته و ناراحته
-خوبه از پشت تلفن این همه تیزی
امروز باید همدیگرو ببینیم
یه ساعت دیگه بیا تو کافه نزدیک بیمارستانت
+باشه میبینمت کوکی من
-میبینمت خوشگلم
جونگ کوک:خوبه امروز میتونم باهاش صحبت کنم
جنی از تو آشپزخونه داد میزنه:مونی ،کوکی و لیلی غذا آمادس
نامجون:چندبار بهت گفتم منو مونی صدا نکن
جنی:آخه سخته
از اتاقم زدم بیرون
جونگ کوک:بچه ها من یه ساعت دیگه با آسا قرار دارم
اینو که گفتم صورت جنی رفت توهم ولی نمیدونم چرا
جنی:اوکی پس بیاید ناهار رو بخوریم
................................
(پشت تلفن)
+های کیوتی
-بابا هنوز جواب مسابقه نی....
نه اومده
+عه خب جیمینا بگو کی برد
-دلم میخواست باز جیمینا صدام کنی
ولی خب تموم شد دوران خوش اسمی
تو بردی
+چی واقعا جیمینا شوخی که نمیکنی
-نه شوخی نمیکنم اهیون اونی تو بردی
+وای حالا من انتقام میگیرم گفتی کیوت نیستی الان منو هوسوک میکشیمت
-حالا تو اینقدر سخت نمیگیری ولی هوسوک شانس بیارم فعلا به رز چیزی نگه
+میای امروز بریم پیش خواهرت دوست دارم ببینمش
-اوکی ساعت یک دم بیمارستان میبینمت
+ایول میبینت کیوتی
-هعییی میبینمت اهیونا
پارت دوازدهم
چطور میتونست همون باشه همون شخص الان با اهیون دوست بود باید به آسا هشدار بدم
وای آسا نمیتونه درباره ی کار من به اهیون بگه
حالا چه غلطی کنم
با زنگ خوردن گوشیم از فکر بیرون اومدم آسا بود چه حلال زادس
+های کوکی
-سلام آسا چطوری
+چیزی شده کوک؟اخه صدات گرفته و ناراحته
-خوبه از پشت تلفن این همه تیزی
امروز باید همدیگرو ببینیم
یه ساعت دیگه بیا تو کافه نزدیک بیمارستانت
+باشه میبینمت کوکی من
-میبینمت خوشگلم
جونگ کوک:خوبه امروز میتونم باهاش صحبت کنم
جنی از تو آشپزخونه داد میزنه:مونی ،کوکی و لیلی غذا آمادس
نامجون:چندبار بهت گفتم منو مونی صدا نکن
جنی:آخه سخته
از اتاقم زدم بیرون
جونگ کوک:بچه ها من یه ساعت دیگه با آسا قرار دارم
اینو که گفتم صورت جنی رفت توهم ولی نمیدونم چرا
جنی:اوکی پس بیاید ناهار رو بخوریم
................................
(پشت تلفن)
+های کیوتی
-بابا هنوز جواب مسابقه نی....
نه اومده
+عه خب جیمینا بگو کی برد
-دلم میخواست باز جیمینا صدام کنی
ولی خب تموم شد دوران خوش اسمی
تو بردی
+چی واقعا جیمینا شوخی که نمیکنی
-نه شوخی نمیکنم اهیون اونی تو بردی
+وای حالا من انتقام میگیرم گفتی کیوت نیستی الان منو هوسوک میکشیمت
-حالا تو اینقدر سخت نمیگیری ولی هوسوک شانس بیارم فعلا به رز چیزی نگه
+میای امروز بریم پیش خواهرت دوست دارم ببینمش
-اوکی ساعت یک دم بیمارستان میبینمت
+ایول میبینت کیوتی
-هعییی میبینمت اهیونا
۳.۱k
۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.