مافیای کراش من P1
Part1
ویو ا.ت
مثل همیشه ساعت ۱۱ صبح بیدار شدم کارارو کردم (ادمین گشاده😂🤌🏻)
و بعد آماده شدم رفتم شرکت امروز قرار بود محموله ها بیاد و اومد
ت اتاق کارم بودم ک دستیارم اومد گفت ی نامه دارید گفتم بزار رو میز گزاشت رفت نامرد باز کردم دیدم ب ی مهمونی مافیایی دعوت شدم با خدم فکر کردم لباسام ببرم چون نمیتونه زیاد خونه تنها بمونه زنگ زدم لیسا
مکالمه ی ا.ت و لیسا
ا.ت:الو لیسا
لیسا:الو سلام خوبی
ا.ت :مرسی ت خبی
لیسا:آره کاری داشتی زنگ زدی
ا.ت:آره امشب به ی مهمونی مافیایی دعوتم ساعت ۸ آماده باش میام دنبالت
لیسا:اکی بای
ا.ت :بای
لیسا پیروز تازه لباس گرفته بود منم لباس نداشتم پس پاشدم رفتم فروشگاه لباس بخرم و خریدم اومدم خونه ی آرایش لایت کردم لیسا هم همینطور لباسامونو پوشیدیم و زنگ زدم ب بادیگاردا و راننده رسیدن ک یهووو....
*اسلاید دوم لباس ا.ت*
*اسلاید سوم میکاپ ا.ت*
*اسلاید چهارم لباس یونا*
*اسلاید پنجم میکاپ یونا*
ادامه بدم؟
ویو ا.ت
مثل همیشه ساعت ۱۱ صبح بیدار شدم کارارو کردم (ادمین گشاده😂🤌🏻)
و بعد آماده شدم رفتم شرکت امروز قرار بود محموله ها بیاد و اومد
ت اتاق کارم بودم ک دستیارم اومد گفت ی نامه دارید گفتم بزار رو میز گزاشت رفت نامرد باز کردم دیدم ب ی مهمونی مافیایی دعوت شدم با خدم فکر کردم لباسام ببرم چون نمیتونه زیاد خونه تنها بمونه زنگ زدم لیسا
مکالمه ی ا.ت و لیسا
ا.ت:الو لیسا
لیسا:الو سلام خوبی
ا.ت :مرسی ت خبی
لیسا:آره کاری داشتی زنگ زدی
ا.ت:آره امشب به ی مهمونی مافیایی دعوتم ساعت ۸ آماده باش میام دنبالت
لیسا:اکی بای
ا.ت :بای
لیسا پیروز تازه لباس گرفته بود منم لباس نداشتم پس پاشدم رفتم فروشگاه لباس بخرم و خریدم اومدم خونه ی آرایش لایت کردم لیسا هم همینطور لباسامونو پوشیدیم و زنگ زدم ب بادیگاردا و راننده رسیدن ک یهووو....
*اسلاید دوم لباس ا.ت*
*اسلاید سوم میکاپ ا.ت*
*اسلاید چهارم لباس یونا*
*اسلاید پنجم میکاپ یونا*
ادامه بدم؟
۱.۲k
۰۳ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.