ا . ت: شما چرا اینجایید؟
ا . ت: شما چرا اینجایید؟
سوهیوک: ببخشید ا. ت
ا. ت: گمشیددددددددد (گریه و جیغ)
جیهوپ و سوهیوک رفتن تا ا. ت راحت باشه اما ا. ت هنوزم کوچولو بود ث قط میخواست بمیرع تا پیش کوک باشه اون هروز دلش بشتر برای ارباب جذابش تنگ میشد و تنها ارزوش دیدنش بود:)
ویو شب
ا. ت تنها شده بود تصمیم گرفت ب ی جایی مثل بام دختر کوچولو داشت گریه میکرد و پیرهن کوکی رو بغل کرده بود و ی اصلحه کنار خودش گذاشته بود تا خودشو بکشه
ک یهو حس کرد کسی پشتشه
ا. ت: یونگی من گوه خوردم گفتم من میتم اینجا گریه کنم و درضم امیدوارم منو ببخشی (اصلحرو گذاشت رو پیشونیش )
کوک: خودتو بخوای بکشی عواقب بدی دارع
ا. ت: کوکککککک(جیغ و تعجب)
کوک: گوشم کر شدددددددددددد
ا. ت: عرررررررررررررررر
(پرید بقلش)
ا. ت: کوکی جونم خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی عاشقتمممممممممممم
کوک: منم بیبی گرلم
ا. ت: اخ من قربون ارباب جذابم بشمممممممم
کوک: اصلا نترسیدی ک من یهو اومدم پیشت؟
ت. ت: اتفاقا میخوام سوهیوکو سکته بدم
جونگکوک: من نبودم رل زدی؟ 🤨
ا. ت: ن خنگول جونم سوهیوک دوست بچگیمههه
کوک: یونگی خوبه جیهوپ؟
ا. ت: هممون ب خاطر مرگت گریه کردیم ولی من دیگه واقعا داشتم خود کشی میکردمممم یونگی هم رفت المان و من بزرگترین مافیای جهان شدم البته ب عنوان ملکه و جیهوپ دستیار شخصیه
جونگکوک: بیبیه منی دیگهههه😌😌😌
ا. ت: بریم جیهوپو سکته بدیم؟
جونگکوک: جان من نه بندع خدا از همه چی میترسه ولی پایم🤣🤣🤣
شرایط پارت بعد 10لایک
سوهیوک: ببخشید ا. ت
ا. ت: گمشیددددددددد (گریه و جیغ)
جیهوپ و سوهیوک رفتن تا ا. ت راحت باشه اما ا. ت هنوزم کوچولو بود ث قط میخواست بمیرع تا پیش کوک باشه اون هروز دلش بشتر برای ارباب جذابش تنگ میشد و تنها ارزوش دیدنش بود:)
ویو شب
ا. ت تنها شده بود تصمیم گرفت ب ی جایی مثل بام دختر کوچولو داشت گریه میکرد و پیرهن کوکی رو بغل کرده بود و ی اصلحه کنار خودش گذاشته بود تا خودشو بکشه
ک یهو حس کرد کسی پشتشه
ا. ت: یونگی من گوه خوردم گفتم من میتم اینجا گریه کنم و درضم امیدوارم منو ببخشی (اصلحرو گذاشت رو پیشونیش )
کوک: خودتو بخوای بکشی عواقب بدی دارع
ا. ت: کوکککککک(جیغ و تعجب)
کوک: گوشم کر شدددددددددددد
ا. ت: عرررررررررررررررر
(پرید بقلش)
ا. ت: کوکی جونم خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی عاشقتمممممممممممم
کوک: منم بیبی گرلم
ا. ت: اخ من قربون ارباب جذابم بشمممممممم
کوک: اصلا نترسیدی ک من یهو اومدم پیشت؟
ت. ت: اتفاقا میخوام سوهیوکو سکته بدم
جونگکوک: من نبودم رل زدی؟ 🤨
ا. ت: ن خنگول جونم سوهیوک دوست بچگیمههه
کوک: یونگی خوبه جیهوپ؟
ا. ت: هممون ب خاطر مرگت گریه کردیم ولی من دیگه واقعا داشتم خود کشی میکردمممم یونگی هم رفت المان و من بزرگترین مافیای جهان شدم البته ب عنوان ملکه و جیهوپ دستیار شخصیه
جونگکوک: بیبیه منی دیگهههه😌😌😌
ا. ت: بریم جیهوپو سکته بدیم؟
جونگکوک: جان من نه بندع خدا از همه چی میترسه ولی پایم🤣🤣🤣
شرایط پارت بعد 10لایک
۲۴.۴k
۲۰ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.