من دختری از جنس خورشید

من دختری از جنس خورشید
پرشور و هیجان
و تو پسری از سرزمین آلاسکا
سرد و مغرور
من دختری پر هیاهو و خندان
و تو پسری کم حرف و آرام
من تمام ساعت ها زل میزنم به جای خالیت و آرزوی بودنت
و تو انگار که بر تمام دقایق زندگی ات ، عطر نبودنم را پاشیده ای ...
ما شدنمان قصه ایست محال و بحث برانگیز
در لابه لای #قانون_مجازات
باید به دنبال ماده ای بگردم که مرا به آغوشت محکوم کند
در #قانون_مدنی به دنبال حقی باشم غیر قابل اسقاط تا قلبت را برای همیشه تملک کنم ،در #اصول در جستجوی الفاظی هستم تا وجودمان را کنار هم از حقیقت های شرعیه بداند
و لطفا تو در کتاب #آیین_دادرسی به دنبال آیین های مهروزی بگرد......