*𝚖𝚢 𝚝𝚛𝚘𝚞𝚋𝚕𝚎*
*𝚖𝚢 𝚝𝚛𝚘𝚞𝚋𝚕𝚎*
Part:³⁵
(فردا شب)
فرودگاه:
ا.ت: کوک خواهش میکنم زود برگرد زیاد هم وارد جریان نشو
کوک: هی عزیزم نترس سالم میام بهت زنگ میزنم باشه؟
(اعضا نیومدن توی خونه باهاش خداحافظی کردن)
ا.ت: باش(بغض)
کوک: بغض نکنیاااا (بغلش کرد)
ا.ت: کوکککک(گریه) بهم زنگ بزن(گریه)
کوک: باید برم بهت زنگ میزنم (با انگشت شصتش اشکای ا.ت رو پاک کرد و لبو و بعد گونشو محکم بوسید) عاشقتمم
ا.ت: منمم همینطورر دوستت دارمممم ، برگردد
(¹سال بعد)
ا.ت:
مثل همیشه با کمر درد بدی بیدار شدم و وثل همیشه پوکر جونگ کوک بعد از رفتنش به روسیه اکثرا هفته ایی سه چهار بار بهم زنگ میزد اما تقریبا ³ماهه نه به من و نه به اعضا هیچ زنگی نمیزنه و هیچ خبری هم ازش توی اینترنت و تلویزیون نیست خیلی نگرانشم بخاطر یه سری کارای خطرناک خودشو توی دردسر انداخت هنوز پیش اعضا زندگی میکنم البته به اصرار شدید خودشون
رفتم پایین
ا.ت: صبح بخیر
اعضا: صبح بخیر
ا.ت: شوگا ،جیهوپ،نامجون کجان؟
جین: برای سولو هاشون رفتن کمپانی بیا صبحونه بخور
لونا: ا.ت جونگ کوک هنوز خبری ازش نیست؟
ا.ت: نه خیلی نگرانمم نکنه بلایی سرش اومده باشه،بچها جونگکوک با کپامی هم در تماس نبوده نه؟
جیمین: من دیروز کمپانی بودم پی دی نیم هیچی نگفت و فقط راجبش از ما سوال میکرد
تهیونگ: گوشیم زنگ میخوره الان میام
..
(در زدن)
ا.ت: احتمالا پسران خودم باز میکنم نمیخواد بلند شید
(ذرو باز کرد)
... : یون ا.ت؟
ا.ت: شما؟
تهیونگ:(گریه) ا.ت
ا.ت: تهیونگ چرا گریه میکنی، شما کی هستی اغا؟
... : براتون خبر اوردم جئون جونگکوک به دست مین هیوک تو خونه اش سوزانده و به قتل رسید (رفت)
Part:³⁵
(فردا شب)
فرودگاه:
ا.ت: کوک خواهش میکنم زود برگرد زیاد هم وارد جریان نشو
کوک: هی عزیزم نترس سالم میام بهت زنگ میزنم باشه؟
(اعضا نیومدن توی خونه باهاش خداحافظی کردن)
ا.ت: باش(بغض)
کوک: بغض نکنیاااا (بغلش کرد)
ا.ت: کوکککک(گریه) بهم زنگ بزن(گریه)
کوک: باید برم بهت زنگ میزنم (با انگشت شصتش اشکای ا.ت رو پاک کرد و لبو و بعد گونشو محکم بوسید) عاشقتمم
ا.ت: منمم همینطورر دوستت دارمممم ، برگردد
(¹سال بعد)
ا.ت:
مثل همیشه با کمر درد بدی بیدار شدم و وثل همیشه پوکر جونگ کوک بعد از رفتنش به روسیه اکثرا هفته ایی سه چهار بار بهم زنگ میزد اما تقریبا ³ماهه نه به من و نه به اعضا هیچ زنگی نمیزنه و هیچ خبری هم ازش توی اینترنت و تلویزیون نیست خیلی نگرانشم بخاطر یه سری کارای خطرناک خودشو توی دردسر انداخت هنوز پیش اعضا زندگی میکنم البته به اصرار شدید خودشون
رفتم پایین
ا.ت: صبح بخیر
اعضا: صبح بخیر
ا.ت: شوگا ،جیهوپ،نامجون کجان؟
جین: برای سولو هاشون رفتن کمپانی بیا صبحونه بخور
لونا: ا.ت جونگ کوک هنوز خبری ازش نیست؟
ا.ت: نه خیلی نگرانمم نکنه بلایی سرش اومده باشه،بچها جونگکوک با کپامی هم در تماس نبوده نه؟
جیمین: من دیروز کمپانی بودم پی دی نیم هیچی نگفت و فقط راجبش از ما سوال میکرد
تهیونگ: گوشیم زنگ میخوره الان میام
..
(در زدن)
ا.ت: احتمالا پسران خودم باز میکنم نمیخواد بلند شید
(ذرو باز کرد)
... : یون ا.ت؟
ا.ت: شما؟
تهیونگ:(گریه) ا.ت
ا.ت: تهیونگ چرا گریه میکنی، شما کی هستی اغا؟
... : براتون خبر اوردم جئون جونگکوک به دست مین هیوک تو خونه اش سوزانده و به قتل رسید (رفت)
۳.۰k
۲۳ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.