فیک خوناشام من (پارت ۱)

ا/ت ویو

از قصر فرار کردم اره بلاخره باید فرار میکردم کلی

تو شهر گشتم تا شنیدم که یه چیزی تو جنگل

هست که هرکی بره اونجا سالم بر نمیگرده

من به حرفشون توجه نکردم شب بود جنگل

سیاه سیاه کمکم داشتم میترسیدم گریم گرف

تا انگار افتادم تو وسط دو نفر و اونا منو گرفتن

سرمو از وسطشون در آوردم

_ش شما کی هستین؟

به چهرشون نگاه یکی یه نیشخند مرموز زد

دندون نیشش وای نکنه اونا خو خوناشام باشن؟

_جیییغغغغغغ

کوک ویو

بوی خون احساس کردم با جین بودم

که یهو یه چیزی بهم برخورد کرد اون یه انسانه

بیهوش شد واد فاخ گرفتمش گذاشتم تو اتاق

خودم رفتم بیرون

&برادر قل بده حداقل از خون این دختر نخوری

&اون میمیره

+(پوزخند) اون نمیمیره فقط گاهی اوقات از

خونش میخورم خوشمزه بنظر میاد(نیشخند)

& (لبخند)


ا/ت ویو

چشمامو واز کردم تویه اتاق دارک بودم...

یادم افتاد اون خوناشام ها من چون اطلاعات

دقیقی دربارشون داشتم کامل میدونستم چجوری

و ازشون فوبیا داشتم میدونستم نباید زیاد رو مخشون را برم اما چه کنم رفتم سمت در

_هعی درو باز کنین (داد)

&ص صدای اون دخترس

+(پوزخند) من میرم


کوک ویو

از رو کاناپه پاشدم رفتم بالا درو باز کردم

+(پوزخند)

_میخوای با من چیکار کنی؟

سریع گرفتمش بردمش سمت دیوار دندونای

نیشم درومده بود و تو گردنش فرو بردم تا

بیهوش شد اون نباید میمرد خونش خیلی

خوشمزه بود آمپول رو زدمو رفتم حس عجیبی

داشتم

&چ چیشد؟

+ بیهوشع

&ببینم تو که نکشتیش؟

+نع ولی تو هم باید ازش امتحان کنی(نیشخند)




حمایت بکنید گناه دارم 🦋
ادامه بدم؟🦋
دیدگاه ها (۷)

فیک خوناشام من

این ویدئو رو کپی کردم دروغم ندارمولی خیلی از هیتر ها بابت ای...

فیک خوناشام من(تیرز)

هایی لاوام خب فیک دلبر من واقعا مسخره بود و من میخوام فیک خو...

ویو آتپسره پروووو هف محکم زدمش ولی انگاری دردش نیومد خیلی رو...

پست اولمه حمایت کنید ❤️

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط