قمه سبزی به سبک هندسام پارت سه یکم گمگینه

ا. ت:عهه یونگیا
یونگی:باش میکشم از زبونت بیرون برین میخوام بخوابم....
جیمین:بریم.... هیونگ خداحافظ
نامجون:جین پلوووووو سوختتت
جین:نه بو.... ا. ت گومشو غذام سوخت از قرمه سبزی هم خبری نیستتتت
ا. ت:.... باشه( سرد... ناراحت)
اوپا... بریم
جیهوپ:منم میام!
( خیلی دوست داشتم سانشاینم بیارم)
یونگی:جیهوپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپ
ا. ت:دیگه دیره دیگه... اخخخخخ
جین:دمپایی پرت کرد سمت ا. ت
جیمین:دست ا. ت و هوپی رو میگیره و میره
ا. ت:با... موتور بریم؟
اگر نمیریم با موتور من میرم
جیهوپ:بیاین دیگه من ماشین رو روشن کردم...
چند ساعت بعد
جیمین:ا.ت بیا اینم از این
جیهوپ:اینا چیه؟
ا. ت:مامانم اینا سبد پرتقال و نارنگی فرستاده واسمون!
وایسا این چیه...
باقلواااااا
کوک عاشق ایناست
!
( خراب نشد؟ باقلوا)