عشق ناخواسته Part 67
پدر دایون ـ دخترم بهتره بری خونه برو دیگه من که الا خوبم تو هم منو دیدی حالا برو خـونه دیگه
دایون ـ باشه بابا ولی بعد دوباره میام
پدر دایون ـ افرین خوب دیگه برو
دایون ـ بابا تو مطمعنی با وجود من مشکلی نداری
پدر دایون ـ می خوام با رفیق چندین سالم تنها باشم تو هم برو یکم با عشقت خوش باش
دایون ـ باشه مزاحم خلوتتون نمی شم
و رفت
پیش دایون هوسوک
هوسوک ـ خوب الا چیکار کنیم
دایون ـ نمیدونم تو بگو
هوسوک ـ خوب بیا بریم توی خونه یه کار هایی انجام بدیم قول میدم باهات کاری نداشته باشم
دایون ـ نه نه من با تو هیج جا نمیام
هوسوک ـ تو چرا اینقدر منحرفی کی گفت من می خوام باهات کاری کنم
دایون ـ باشه ولی اگه غلطی بکونی می کشمت
هوسوک ـ باشه باشه
و باهم به طرف خونه ی هوسوک حرکت کردن
پیش پدر هوسوک و پدر دایون
علامت پدر دایون ♡
علاممت پدر هوسوک ☆
♡بنظرت کی برای اینا عروسی بگیر
☆نمیدونم ولی بزار اول تو حالت خوب بشه بعد
♡ولی من می خوام هر چه زود تر این دوتا بهم برسن
☆اره منم می خوام ولی باید حال پدر عروس خوب باشه بعد
♡ولی حال من خوبه
☆تو تازه از کما در اومدی بعد می خوای دخترت رو عروس کنی
♡باشه باشه ولی من فردا میرم خونه
☆تا حالت خوبه خوب نشه من نمیزارم جایی بری همینجا مومونی تا حالت خوب خوب شه
♡از اونجایی که میدونم نمیشه حریف تو شد اوکی
حالا برگردیم خوپه ی هوسوک پیش هوسوک و دایون
هوسوک ـ دایون بیا بریم یه کاری کنیم
دایون ـ خوب چیکار کنیم
هوسوک ـ بریم بازی کنیم
دایون. از سنت خجالت بکش ۲۵ سالته
هوسوک ـ که چی
دایون ـ
میدونم کم بود ولی نمی تونم بیشتر بنویسم
دایون ـ باشه بابا ولی بعد دوباره میام
پدر دایون ـ افرین خوب دیگه برو
دایون ـ بابا تو مطمعنی با وجود من مشکلی نداری
پدر دایون ـ می خوام با رفیق چندین سالم تنها باشم تو هم برو یکم با عشقت خوش باش
دایون ـ باشه مزاحم خلوتتون نمی شم
و رفت
پیش دایون هوسوک
هوسوک ـ خوب الا چیکار کنیم
دایون ـ نمیدونم تو بگو
هوسوک ـ خوب بیا بریم توی خونه یه کار هایی انجام بدیم قول میدم باهات کاری نداشته باشم
دایون ـ نه نه من با تو هیج جا نمیام
هوسوک ـ تو چرا اینقدر منحرفی کی گفت من می خوام باهات کاری کنم
دایون ـ باشه ولی اگه غلطی بکونی می کشمت
هوسوک ـ باشه باشه
و باهم به طرف خونه ی هوسوک حرکت کردن
پیش پدر هوسوک و پدر دایون
علامت پدر دایون ♡
علاممت پدر هوسوک ☆
♡بنظرت کی برای اینا عروسی بگیر
☆نمیدونم ولی بزار اول تو حالت خوب بشه بعد
♡ولی من می خوام هر چه زود تر این دوتا بهم برسن
☆اره منم می خوام ولی باید حال پدر عروس خوب باشه بعد
♡ولی حال من خوبه
☆تو تازه از کما در اومدی بعد می خوای دخترت رو عروس کنی
♡باشه باشه ولی من فردا میرم خونه
☆تا حالت خوبه خوب نشه من نمیزارم جایی بری همینجا مومونی تا حالت خوب خوب شه
♡از اونجایی که میدونم نمیشه حریف تو شد اوکی
حالا برگردیم خوپه ی هوسوک پیش هوسوک و دایون
هوسوک ـ دایون بیا بریم یه کاری کنیم
دایون ـ خوب چیکار کنیم
هوسوک ـ بریم بازی کنیم
دایون. از سنت خجالت بکش ۲۵ سالته
هوسوک ـ که چی
دایون ـ
میدونم کم بود ولی نمی تونم بیشتر بنویسم
۸.۳k
۲۹ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.