چند پارتی جیمین و تهیونگ داداشم و مافیا p۶اخر
ا.ت:بسه دیگه چتونه شما که دوستای هم بودید چتون شده؟(داد و گریه)
تهیونگ :اول جیمین شروع کرد وقتی بهش گفتم دوست دارم ردم کرد و باهام سرد شد
جیمین:چون هرروز با یه دختر بودی و لاس میزدی
ا.ت:بسه
ویو ا.ت
انقدر دعوا کردن که داد زدم بسه و سیاهییی
ویو ا.ت چشامو باز کردم کجا بودم؟
ا.ت:من کجام؟
جیمین:خوبی ا.ت
ا.ت:آره
تهیونگ:وای خداروشکر سالمی
ا.ت:باهم حور شدید؟
جیمین و تهیونگ:نه
ا.ت:وای حالم بد شد وایی بگید دکتر بیاد
دکتر:آقایون اگه شما باهم دوست باشید حالش بهتر میشه وگرنه ممکنه ...
جیمین و تهیونگ:باشه باشه ما دوستیم
همو بغل کردن و اینا بعد ا.ت مرخص شد و رفتن ا.ت و تهیونگ باهم رل زدن و جیمین و تهیونگ آشتی کردن و دوباره دوستای همیشگی هم شدن
تهیونگ :اول جیمین شروع کرد وقتی بهش گفتم دوست دارم ردم کرد و باهام سرد شد
جیمین:چون هرروز با یه دختر بودی و لاس میزدی
ا.ت:بسه
ویو ا.ت
انقدر دعوا کردن که داد زدم بسه و سیاهییی
ویو ا.ت چشامو باز کردم کجا بودم؟
ا.ت:من کجام؟
جیمین:خوبی ا.ت
ا.ت:آره
تهیونگ:وای خداروشکر سالمی
ا.ت:باهم حور شدید؟
جیمین و تهیونگ:نه
ا.ت:وای حالم بد شد وایی بگید دکتر بیاد
دکتر:آقایون اگه شما باهم دوست باشید حالش بهتر میشه وگرنه ممکنه ...
جیمین و تهیونگ:باشه باشه ما دوستیم
همو بغل کردن و اینا بعد ا.ت مرخص شد و رفتن ا.ت و تهیونگ باهم رل زدن و جیمین و تهیونگ آشتی کردن و دوباره دوستای همیشگی هم شدن
۶.۷k
۱۲ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.