پارت ۱۵))))
از باغ وحش مستقیم رفتیم با جیسون بیرون
رفتیم تو یه کافه و نشستیم
جیسون: ا.ت تو......
ا.ت: تو چی؟
جیسون: هیچی بعدا میگم
یکم باهم حرف زدیم و خوش گزروندیم
ساعت ۱۱ شده بود هوا تاریک بود
جیسون: ا.ت بیا بریم می خوام یه جایی و نشونت بدم
ا.ت: این وقت شب؟
جیسون: اوهوم چرا که نه خوش میگزره
از کافه در اومدیم
که جیسون منو به یه بازار قدیمی و درب و داغون برد
ا.ت: جیسون لوکیشن اینجا رو از کجا گیر آوردی !!
جیسون: (خنده) نترس اینجا چیزای خیلی خوشگلی داره
همینجوری میگشتیم که یه دستبند خوشگلی نظرمو جلب کرد
ا.ت: وایسا جیسون
رفتم و دستبند رو خریدم
اوممممم خوشگله
یه دستبند آسمانی خوشگل که نگین سفیدی وسطش بود
خواستم برم پیش جیسون که پیداش نکردم
ا.ت: جیسونننن جیسونننن
+: فکر کنم دوستت گالِت گزاشته (خندیدن)
موبایلم پیش جیسون بود پس اون کجا رفته بود
مردم اینجا زیادی ترسناک بودن
قدم هامو تند کردم که به تنه سفتی برخوردم
_: اوه تا حالا همچنین دختر خوشگلی اینجا ندیدم از کجا اومدی؟
نیشخندی زد که دندون های سیاهش مشخص شد
از.ت: به تو چه برو اونور
دستمو محکم گرفت و فشار داد
_: از دخترای لجباز خوشم نمیاد جوابمو ندادی!؟
ا.ت: منم از امثالی مثل تو خوشم نمیاد
من چند ترم به دفاع شخصی رفته بودم پس یکم بلد بودم که چطوری از خودم دفاع کنم
دستشو پیچوندم و فرار کردم
ویو جیسون:
کیف ا.ت دستم بود که موبایلش شروع به زنگ زدن کرد
به صفحه موبایلش نگاه کرد
۱۵تماس از دست رفته از جیمین
۱۷ تماس از دست رفته از جونگ کوک
و تهیونگ که پشت سر هم زنگ میزد
اعصابم خورد شده بود
موبایلشو داخل کیف انداختم
وقتی دیدم ا.ت مشغوله و حواسش نیست زود از اونجا دور شدم و پشت دیواری قایم شدم
ببخشید ا.ت ببخشید
ولی خودت خواستی.......
شرط پارت بعدی:
فالور:۲۷۵
لایک: ۱۰
رفتیم تو یه کافه و نشستیم
جیسون: ا.ت تو......
ا.ت: تو چی؟
جیسون: هیچی بعدا میگم
یکم باهم حرف زدیم و خوش گزروندیم
ساعت ۱۱ شده بود هوا تاریک بود
جیسون: ا.ت بیا بریم می خوام یه جایی و نشونت بدم
ا.ت: این وقت شب؟
جیسون: اوهوم چرا که نه خوش میگزره
از کافه در اومدیم
که جیسون منو به یه بازار قدیمی و درب و داغون برد
ا.ت: جیسون لوکیشن اینجا رو از کجا گیر آوردی !!
جیسون: (خنده) نترس اینجا چیزای خیلی خوشگلی داره
همینجوری میگشتیم که یه دستبند خوشگلی نظرمو جلب کرد
ا.ت: وایسا جیسون
رفتم و دستبند رو خریدم
اوممممم خوشگله
یه دستبند آسمانی خوشگل که نگین سفیدی وسطش بود
خواستم برم پیش جیسون که پیداش نکردم
ا.ت: جیسونننن جیسونننن
+: فکر کنم دوستت گالِت گزاشته (خندیدن)
موبایلم پیش جیسون بود پس اون کجا رفته بود
مردم اینجا زیادی ترسناک بودن
قدم هامو تند کردم که به تنه سفتی برخوردم
_: اوه تا حالا همچنین دختر خوشگلی اینجا ندیدم از کجا اومدی؟
نیشخندی زد که دندون های سیاهش مشخص شد
از.ت: به تو چه برو اونور
دستمو محکم گرفت و فشار داد
_: از دخترای لجباز خوشم نمیاد جوابمو ندادی!؟
ا.ت: منم از امثالی مثل تو خوشم نمیاد
من چند ترم به دفاع شخصی رفته بودم پس یکم بلد بودم که چطوری از خودم دفاع کنم
دستشو پیچوندم و فرار کردم
ویو جیسون:
کیف ا.ت دستم بود که موبایلش شروع به زنگ زدن کرد
به صفحه موبایلش نگاه کرد
۱۵تماس از دست رفته از جیمین
۱۷ تماس از دست رفته از جونگ کوک
و تهیونگ که پشت سر هم زنگ میزد
اعصابم خورد شده بود
موبایلشو داخل کیف انداختم
وقتی دیدم ا.ت مشغوله و حواسش نیست زود از اونجا دور شدم و پشت دیواری قایم شدم
ببخشید ا.ت ببخشید
ولی خودت خواستی.......
شرط پارت بعدی:
فالور:۲۷۵
لایک: ۱۰
۸.۷k
۱۰ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.