پرنسس اسلایترین
#پرنسس_اسلایترین
#part46
از کارش متعجب بودم همون دراکوی بد اخلاق نبود به هر حال رقصیدیمو بعد تموم شدن اهنگ از هم جدا شدیم رفتم پیش بچه ها کمی بکو مگو کردیم که متوجه شدم پدر مادر دراکو اومدن مراسم وقتی از در اومدن تو هردوشون مستقیم داشتن منو میدیدن منم خب یجوری شدم اخه تمام حواسشون به من بود دراکو رو نگا کردم که دیدم حالت صورتش عوض شده پدرش رف در گوشش یه چیزی گف که دراکو بد بد نگام کرد بعدم مامان باباش رفتن پیش پدر تا باهاش صحبت کنن منو بچه ها هم مشغول شدیم
مراسم تموم شد رفتم تو اتاقم داشتم لباسامو عوض کردم دراز کشیدم رو تخت به امروز فکر میکردم که خوابم برد
.....
صبح از خواب بلند شدم رفتم سرویس، لباس فرمارو پوشیدم رفتم پایین پیش بچه ها
باهم در مورد اتفاقای دیشب صحبت کردیمو حسابی خندیدم
بعد من بلند شدم. داشتم میرفتم کتابخونه که خوردم به دراکو
: عع سلام
دراکو:...
: واس جی جواب نمیدی؟ موش زبونتو خورده؟
دراکو: خفه شو(عصبی نگام کرد)
: مثل اینکه باز زدی خط سگت نه؟
دراکو: نه مثل اینکه تو خیلی دور برداشتی یذره بهت رو دادم عینه چی داری خودتو بهم میمالی
: چی؟ من؟ تو منو به زور گرفتی به عنوان پارتنرنت... اصلا میدونی چیه تقصیر مته مه به توعع سگ رو میدم گمشو
اینو گفتمو ازش فاصله گرفتم...
#part46
از کارش متعجب بودم همون دراکوی بد اخلاق نبود به هر حال رقصیدیمو بعد تموم شدن اهنگ از هم جدا شدیم رفتم پیش بچه ها کمی بکو مگو کردیم که متوجه شدم پدر مادر دراکو اومدن مراسم وقتی از در اومدن تو هردوشون مستقیم داشتن منو میدیدن منم خب یجوری شدم اخه تمام حواسشون به من بود دراکو رو نگا کردم که دیدم حالت صورتش عوض شده پدرش رف در گوشش یه چیزی گف که دراکو بد بد نگام کرد بعدم مامان باباش رفتن پیش پدر تا باهاش صحبت کنن منو بچه ها هم مشغول شدیم
مراسم تموم شد رفتم تو اتاقم داشتم لباسامو عوض کردم دراز کشیدم رو تخت به امروز فکر میکردم که خوابم برد
.....
صبح از خواب بلند شدم رفتم سرویس، لباس فرمارو پوشیدم رفتم پایین پیش بچه ها
باهم در مورد اتفاقای دیشب صحبت کردیمو حسابی خندیدم
بعد من بلند شدم. داشتم میرفتم کتابخونه که خوردم به دراکو
: عع سلام
دراکو:...
: واس جی جواب نمیدی؟ موش زبونتو خورده؟
دراکو: خفه شو(عصبی نگام کرد)
: مثل اینکه باز زدی خط سگت نه؟
دراکو: نه مثل اینکه تو خیلی دور برداشتی یذره بهت رو دادم عینه چی داری خودتو بهم میمالی
: چی؟ من؟ تو منو به زور گرفتی به عنوان پارتنرنت... اصلا میدونی چیه تقصیر مته مه به توعع سگ رو میدم گمشو
اینو گفتمو ازش فاصله گرفتم...
۲۰۱
۱۷ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.