فیک ناول.پارت12.Main Character's:Jung kook,A/T,Jin,Suga,R.M,J-hope,Jimin,V
Didn't you love me?
part12
Main Character's:Jung kook,A/T,Jin,Suga,R.M,J-hope,Jimin,V
ا/ت:تو غلط میخوری اونو بکشی..جونگکوک:هی تو بیجا میکنی کسی که مال ننه رو بکشی..ا/ت:جانم؟..جونگکوک:قراره مال خودم باشی..ا/ت:نمصن؟..جونگکوک:آره بیب..جانگ مون هه:عق عق چِندشا,اصن ی کاری,میجنگیم اگه یکی از شماها باخت میکشمش و اگه من باختم میتونین زور نداشته خودتونو بزنین تا منو بکشین..ا/ت و جونگکوک به هم نگاه کردن:قبوله..جانگ مون هه:خب حالا تصمیم هاتونو بگیرین که کدومتون میاد جلو..ا/ت:من..جونگکوک:نه نمیزارم تو بری خودم میرم..ا/ت:کوکی..جونگکوک:جانم..ا/ت:بهم اعتماد کن 10سال داشتم برای این موقعیت تمرین میکردم,اون خانوادم رو کشت پس خودم انتقامشو میگیرم..جونگکوک:ولی اگه چیزیت بشه چی..ا/ت:نگران نباش چیزیم نمیشه,از پس همشون بر میام.. جونگکوک:مراقب خودت باش..ا/ت:باشه..ا/ت:من باهات میجنگم.. جانگ مون هه:اوه چه بد انگار قراره بدجور از این دنیا بری..ا/ت:ساعت چنده؟..جانگ مون هه:چیکار به ساعت داری,*رو به بادیگاردش:هوی تو..بادیگارد:بله رئیس.. جانگ مون هه:ساعت چنده..ساعت 8 شب..ا/ت:شبه؟به همین زودی شب شد؟..جانگ مون هه:مثل اینکه اینقدر بهت خوشگذشته که زمان از دستت در رفته..ا/ت:میگما,جانگ مون هه احیانا نگفته بودی امشب رو بهت افتخار بدم..جونگکوک:هی ا/ت تو مال خودمی,میخای هرزه بشی؟..ا/ت:هی جونگکوکا اینقدر جلو نرو..جانگ مون هه با خنده های بلند:باش باش,هی باز تو..بادیگارد:بله رئیس.. جانگ مون هه:برو اتاقمو آماده کن قراره خوشبگذره..
part12
Main Character's:Jung kook,A/T,Jin,Suga,R.M,J-hope,Jimin,V
ا/ت:تو غلط میخوری اونو بکشی..جونگکوک:هی تو بیجا میکنی کسی که مال ننه رو بکشی..ا/ت:جانم؟..جونگکوک:قراره مال خودم باشی..ا/ت:نمصن؟..جونگکوک:آره بیب..جانگ مون هه:عق عق چِندشا,اصن ی کاری,میجنگیم اگه یکی از شماها باخت میکشمش و اگه من باختم میتونین زور نداشته خودتونو بزنین تا منو بکشین..ا/ت و جونگکوک به هم نگاه کردن:قبوله..جانگ مون هه:خب حالا تصمیم هاتونو بگیرین که کدومتون میاد جلو..ا/ت:من..جونگکوک:نه نمیزارم تو بری خودم میرم..ا/ت:کوکی..جونگکوک:جانم..ا/ت:بهم اعتماد کن 10سال داشتم برای این موقعیت تمرین میکردم,اون خانوادم رو کشت پس خودم انتقامشو میگیرم..جونگکوک:ولی اگه چیزیت بشه چی..ا/ت:نگران نباش چیزیم نمیشه,از پس همشون بر میام.. جونگکوک:مراقب خودت باش..ا/ت:باشه..ا/ت:من باهات میجنگم.. جانگ مون هه:اوه چه بد انگار قراره بدجور از این دنیا بری..ا/ت:ساعت چنده؟..جانگ مون هه:چیکار به ساعت داری,*رو به بادیگاردش:هوی تو..بادیگارد:بله رئیس.. جانگ مون هه:ساعت چنده..ساعت 8 شب..ا/ت:شبه؟به همین زودی شب شد؟..جانگ مون هه:مثل اینکه اینقدر بهت خوشگذشته که زمان از دستت در رفته..ا/ت:میگما,جانگ مون هه احیانا نگفته بودی امشب رو بهت افتخار بدم..جونگکوک:هی ا/ت تو مال خودمی,میخای هرزه بشی؟..ا/ت:هی جونگکوکا اینقدر جلو نرو..جانگ مون هه با خنده های بلند:باش باش,هی باز تو..بادیگارد:بله رئیس.. جانگ مون هه:برو اتاقمو آماده کن قراره خوشبگذره..
۹.۷k
۲۳ مهر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.