مافیایی از جنس عشق...پارت ۴❤️🍷

مافیایی از جنس عشق...پارت ۴❤️🍷

ویو ا.ت
فلش بک به ۲ سال پیش..
ات رفت سر کلاس که ...
فلش بک به حال
کوک:ات حالت خوبه
ات:ا..اره خوبم(بغض)
رسیدیم به عمارت کوک تعجب نکردم چون همچی مثل قبل سیاه بود(ات قبلا خونه ی کوک اومده بود)جالب تر از همه اون هرزه هنوز اینجاست از این تعجب کردم پس یعنی ...نه بابا ات فکر بد نکن اوففففف
کوک: خوب این اتاق تو هست اتاق منم که میدونی کجاست
ات: اره میدونم(سرد)
کوک:باشه ..پس شب بخیر(لبخند)
ات: شب بخیر
رفتم تو اتام چقدر بزرگ بود تمش بنفش و سفید بود رنگ مورد علاقم پس یادش نرفته

ویو کوک⛓️🖤

رفتم تو اتاقم یک زره ناراحت شدم که ات باهام سرد رفتار کرد اما بازم دوسش دارم نمیتونم از ذهنم بیرونش کنم
حالم بد بود رفتم لیوانم رو برداشتم یکم ویسکی ریختم توش

فلش بک به ۲۰ دقیقه بعد

کاملا مست بودم رفتم اتاق ات
ات:کوک حالت خوبه
کوک:....
ات:کوک چیکار میکنی
میرفتم نزدیکش اونم میرفت عقب تا خورد به دیوار
بینمون فاصله ی کمی بود که ل.بم رو ل.بش قرار دادم
پرتش کردم رو تخت و.......





نیا پایین









باتو هستم😂








خب حالا که اومدی خوش اومدی اما بازم برو پایین










خمارییییی🤣
ببخشید بد شد بچه ها مدرسه ها باز شده برای همین فقط جمعه ها براتون فیک میذارم امروزم حوصلم سر رفت نوشتم گذاشتم اره دیگه😅💗