تفکیک قوای سه گانه
تفکیک قوای سه گانه
(مقننه-مجریه-قضائیه)
تفکیک قوای سه گانه حکومت از یکدیگر از شرایط اصلی حکومت مشروطه و دموکراسی اعم از سلطنتی یا جمهوری است.
سیر عقیده در تفکیک قوای سه گانه:
1.قرن چهارم پیش از میلاد : ریشه این فکر از افلاطون هست که در کتاب جمهوری خود هم آورده.
2.قرن دوم قبل از میلاد : پولی بیوس فیلسوف رومی در کتاب خود در باب حکومت روم آن را تجویز کرده و واجب دانسته.
3.قرن هفدهم : جان لاک فیلسوف انگلیسی حکومت را به سه قوه عمده تقسیم می کند : مقننه،مجریه و فدراتیف.
او قضائیه را جزئی از مقننه می داند ولی عمل آن ها را تفکیک می کند.یعنی مقننه را به دو بخش تقسیم می کند:قانونگذاران و قضات.
در این باره می گوید : "مقننه نمی تواند احکام و تصویب نامه نسبت به حقوق مردم صادر کند،بلکه حقوق رعایا را باید در تحت اداره قوه قضائیه و تابع قوانین ثابت و تحت نظر قضات صالح و معروف قرار دهد.فدراتیف را به قوه عقد پیمان ها و مسائل خارجی معنی می کند."
4.قرن هجدهم:
الف)منتسکیو : فرضیه تفکیک قوا را تشکیل داده و آن را سیستم نظارت حقوقی و موازنه می نامد اما نظریه وی ناقص است و حکومت را به دو قوه تقسیم می کند:
1.مقننه که در صورت احضار مجریه اجلاس می کند.
2.مجریه که حق وتو نسبت به تصمیمات مقننه را دارد،ولی برای مقننه قضائی نیز قائل شده و در واقع قضائیه را جزئی از مقننه قرار داده است.
بر خلاف جان لاک که قضائیه را از مقننه مجزا کرده.
4.ب)ادموند برگ و هیوم : فلاسفه انگلیسی نیز از فرضیه تفکیک قوا حمایت کرده اند.
4.پ)پیشگامان آمریکا : افرادی مانند واشنگتن،جفرسن،مدیسن و همیلتون این فلسفه را تقویت کردند.
به نظریه مزبور در آمریکا بیش از دیگر کشورها اهمیت داده شده و در آن قضائیه مستقل تر از در قدرت دیگر بوده و دو قدرت دیگر نظارتی بر آن ندارند در حالی که قضائیه می تواند حتی قوانین موضوعه و تصویب شده کنگره را با رای دیوان کشور برخلاف قانون اساسی تشخیص داده مردود اعلام کند.
#تفکیک_قوای_سه_گانه
#واژگان_سیاسی #سیاست #ادبیات_سیاسی
(مقننه-مجریه-قضائیه)
تفکیک قوای سه گانه حکومت از یکدیگر از شرایط اصلی حکومت مشروطه و دموکراسی اعم از سلطنتی یا جمهوری است.
سیر عقیده در تفکیک قوای سه گانه:
1.قرن چهارم پیش از میلاد : ریشه این فکر از افلاطون هست که در کتاب جمهوری خود هم آورده.
2.قرن دوم قبل از میلاد : پولی بیوس فیلسوف رومی در کتاب خود در باب حکومت روم آن را تجویز کرده و واجب دانسته.
3.قرن هفدهم : جان لاک فیلسوف انگلیسی حکومت را به سه قوه عمده تقسیم می کند : مقننه،مجریه و فدراتیف.
او قضائیه را جزئی از مقننه می داند ولی عمل آن ها را تفکیک می کند.یعنی مقننه را به دو بخش تقسیم می کند:قانونگذاران و قضات.
در این باره می گوید : "مقننه نمی تواند احکام و تصویب نامه نسبت به حقوق مردم صادر کند،بلکه حقوق رعایا را باید در تحت اداره قوه قضائیه و تابع قوانین ثابت و تحت نظر قضات صالح و معروف قرار دهد.فدراتیف را به قوه عقد پیمان ها و مسائل خارجی معنی می کند."
4.قرن هجدهم:
الف)منتسکیو : فرضیه تفکیک قوا را تشکیل داده و آن را سیستم نظارت حقوقی و موازنه می نامد اما نظریه وی ناقص است و حکومت را به دو قوه تقسیم می کند:
1.مقننه که در صورت احضار مجریه اجلاس می کند.
2.مجریه که حق وتو نسبت به تصمیمات مقننه را دارد،ولی برای مقننه قضائی نیز قائل شده و در واقع قضائیه را جزئی از مقننه قرار داده است.
بر خلاف جان لاک که قضائیه را از مقننه مجزا کرده.
4.ب)ادموند برگ و هیوم : فلاسفه انگلیسی نیز از فرضیه تفکیک قوا حمایت کرده اند.
4.پ)پیشگامان آمریکا : افرادی مانند واشنگتن،جفرسن،مدیسن و همیلتون این فلسفه را تقویت کردند.
به نظریه مزبور در آمریکا بیش از دیگر کشورها اهمیت داده شده و در آن قضائیه مستقل تر از در قدرت دیگر بوده و دو قدرت دیگر نظارتی بر آن ندارند در حالی که قضائیه می تواند حتی قوانین موضوعه و تصویب شده کنگره را با رای دیوان کشور برخلاف قانون اساسی تشخیص داده مردود اعلام کند.
#تفکیک_قوای_سه_گانه
#واژگان_سیاسی #سیاست #ادبیات_سیاسی
۱۷.۹k
۲۹ بهمن ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.