ماه خونی پارت : 1/2

من : بلهههههههههه منو سیلور و شدو داداشیمممممممممممممم؟؟؟؟؟* بلنددددد *
تیلز : بابا ارومتر گوشم کر شدددددد
من : * خاروندن گردنم * بوبخشید ههه
تیلز : اشکال نداره
و جفتمون خندیدیم
* از زبان نویسنده و راوی که بنده باشممم *
ان دو درحال خندیدن بودند غافل از اینکه کسی داشت انهارا از داخل گویی تماشا میکرد
* از زبان سیلور *
ااااییییییی خداااااااااااااا چرا من اینقد بد بختممممممم * نمیگم چراا یو هاهاها 😈😈😈. نه میگم 😑😑😐😐* بگم چرا ؟ * عه سلور دیوار سومم شکست *
/ فلش بک /
* همچنان سیلوررر *
داشتم واس خودم همینجوری قدم میزدم که دیدم بلیز اونجا وایستاده * دارک : اقا کات از اول . من : چرا ؟ دارک : ریدی الان بلیز کجاست ؟ من : یه جا تو پیاده رو 😁😁🌚دارک : 😐😐😐😑😑بله . * عععررررر اهم اهم خب خب سیلور اروم باش اقا باش * من : مگه خانوم بودی تا الان 😂😂😂🤣🤣🤣🤣دارک : شاید 😂😂🤣🤣سیلور : خیلی خری 😐😐😑😑من : میدونم 🤣🤣😂😂 * خیلی خب اروم برو سمت بلیز و بهش بگو * میره سمت بلیز *
من : سلام بلیز
بلیز : سلام سیلور
من : اممم..........چیزه .......امممممم..... اها هوا امروز چقد خوبه نه ؟
اخه علاغغغ هوا چه قد خوبهههههههههه
بلیز : 🤔🤔اره
ععععرررررررررررررررررررررررررررررر لنلیرربالذهبلعاذرلرعرتلتترانتارنتر * من : بچه از دست رفتتتتتتتت *
که یهو واچم زنگ خورد و دیدم که......بلهههههههه
________________________________________________________________________________________________
من ههههههه فک کردین میگم کی بوده ؟
نننههههه کور خوندیننن هههههههاااااااااهاهاهاااه