عشق بی پایان پارت⁵
عشق بی پایان پارت⁵
پسر بغل تهیونگ:دختر کیوت
من:با منی؟(به اجبار نگاهمو از چشمای قشنگ جیمین گرفتم)
پسره:بله اسمتو میگی
من:ا.ت
پسره:خوشبختم منم جونگ کوک میتونی کوک صدام کنی
من:خوشبختم
معلم اومد سرکلاس
دفتر خاطراتمو بر داشتم تاریخ زدم نوشتم امروز روز اول مدرسهاس و من تنهام و هیچ دوستی ندارم جیمین دفترو ازم گرفت و نوشت دروغ میگه سهتا دوست خفن به اسمای جیمین جونگ کوک و تهیونگ داره و بعد امزأ زد
به چشمام خیره شد و نگاهم میکرد
من:چشمات..!
معلم:خانم لی چیزی شده؟
جیمین بازم بهم نگاه میکرد
من:نه استاد همه چیز خوبه
تهیونگ چشم قره به جیمین رفت
جیمین:اوکی...
استاد به درس ادامه داد
زنگ خورد داشتم میرفتم طبقه پایین که کوک از لباسم گرف
کوک:تنهایی خوشگله بیا پیش ما
تهیونگ:اوم راس میگه بیا
من:عاممم
جیمین:ناض داری؟
من:نه فقط...هیچ بریم
رفتیم تو کافه نشستیم...
اگر هوشت اومده لایک و کامنت یادت نره کیوتم🙂🎀
پسر بغل تهیونگ:دختر کیوت
من:با منی؟(به اجبار نگاهمو از چشمای قشنگ جیمین گرفتم)
پسره:بله اسمتو میگی
من:ا.ت
پسره:خوشبختم منم جونگ کوک میتونی کوک صدام کنی
من:خوشبختم
معلم اومد سرکلاس
دفتر خاطراتمو بر داشتم تاریخ زدم نوشتم امروز روز اول مدرسهاس و من تنهام و هیچ دوستی ندارم جیمین دفترو ازم گرفت و نوشت دروغ میگه سهتا دوست خفن به اسمای جیمین جونگ کوک و تهیونگ داره و بعد امزأ زد
به چشمام خیره شد و نگاهم میکرد
من:چشمات..!
معلم:خانم لی چیزی شده؟
جیمین بازم بهم نگاه میکرد
من:نه استاد همه چیز خوبه
تهیونگ چشم قره به جیمین رفت
جیمین:اوکی...
استاد به درس ادامه داد
زنگ خورد داشتم میرفتم طبقه پایین که کوک از لباسم گرف
کوک:تنهایی خوشگله بیا پیش ما
تهیونگ:اوم راس میگه بیا
من:عاممم
جیمین:ناض داری؟
من:نه فقط...هیچ بریم
رفتیم تو کافه نشستیم...
اگر هوشت اومده لایک و کامنت یادت نره کیوتم🙂🎀
۳۵۰
۲۳ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.