دل من لک زده تا کنج حرم گریه کنم
دل من لک زده تا کنج حرم گریه کنم
دو قدم روضه بخوانم…دو قدم گریه کنم
بروم سمت ضریحی که بهشتم آنجاست
برسم پیش نگارم…برسم گریه کنم
دست خود را گره بر گوشه ی شش گوشه کنم
درد دل با خود ارباب کنم…گریه کنم
کارم این است که سمت حرمش رو کنم و…
از همین دور سلامش بدهم گریه کنم
چاره ای جز غم دوری حرم نیست که نیست
بگذارید به بیچارگی ام گریه کنم
قسمتم نیست که من زائر شش گوشه شوم
بروم بر بد اعمال خودم گریه کنم
محرم آمد و من کرب و بلایی نشدم
دل من لک زده تا کنج حرم ….😢
شاعر: زینب کلانکی
دو قدم روضه بخوانم…دو قدم گریه کنم
بروم سمت ضریحی که بهشتم آنجاست
برسم پیش نگارم…برسم گریه کنم
دست خود را گره بر گوشه ی شش گوشه کنم
درد دل با خود ارباب کنم…گریه کنم
کارم این است که سمت حرمش رو کنم و…
از همین دور سلامش بدهم گریه کنم
چاره ای جز غم دوری حرم نیست که نیست
بگذارید به بیچارگی ام گریه کنم
قسمتم نیست که من زائر شش گوشه شوم
بروم بر بد اعمال خودم گریه کنم
محرم آمد و من کرب و بلایی نشدم
دل من لک زده تا کنج حرم ….😢
شاعر: زینب کلانکی
۴.۹k
۲۷ شهریور ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.