فیک کوک
Love mafia
مافیای عاشق
Part 9
ویو ات رفتم تو اتاقم رفتم حموم اومدم فقط حوله تنم بود که یهو در باز شد و جونگ کوک اومد تو من چشام ۴ تا شد که سریع برگشت
+ببخشید ولی این اتاق در نداره(عصبی)
_ببخشید میخواستم بگم که برای ساعت ۷ اماده باشی بازم معذرت میخوام(تندو پشت سر هم)
جونگ کوک تا اینو گف رفت سریع لباسم رو پوشیدم ساعت ۳ بود رفتم خوابیدم
ساعت ۶:۰۰
از خواب بلند شدم و سریع اماده شدم که جونگ کوک صدام کرد رفتم پایین
_زیبا شدی لیدی(لبخند)
+ممنون مستر..(خجالت)شماهم خوشتیپ شدین
خندیدیم و حرکت کردیم وقتی رسیدیم پیاده شدیم خونه قشنگی بود رفتیم که یه مرد اومد سمتمون
(علامت فیلیکس●)
●میدونستم میای جئون(خنده)
_(خنده)
●این خانومو معرفی نمیکنی
_ایشون دوست دختر من هستن ات
●خوشبختم منم فیلیکسم(لبخند)
+همچنین(لبخند)
با کوک رفتیم سر یه میز نشستیم که بهم گف
_ات لطفا از کنارم جم نخور
+اوکی
داشتم ابمیوه میخوردم که یکی دستشو جلوم دراز کرد وقتیبرگشتم دیدم اون....
مافیای عاشق
Part 9
ویو ات رفتم تو اتاقم رفتم حموم اومدم فقط حوله تنم بود که یهو در باز شد و جونگ کوک اومد تو من چشام ۴ تا شد که سریع برگشت
+ببخشید ولی این اتاق در نداره(عصبی)
_ببخشید میخواستم بگم که برای ساعت ۷ اماده باشی بازم معذرت میخوام(تندو پشت سر هم)
جونگ کوک تا اینو گف رفت سریع لباسم رو پوشیدم ساعت ۳ بود رفتم خوابیدم
ساعت ۶:۰۰
از خواب بلند شدم و سریع اماده شدم که جونگ کوک صدام کرد رفتم پایین
_زیبا شدی لیدی(لبخند)
+ممنون مستر..(خجالت)شماهم خوشتیپ شدین
خندیدیم و حرکت کردیم وقتی رسیدیم پیاده شدیم خونه قشنگی بود رفتیم که یه مرد اومد سمتمون
(علامت فیلیکس●)
●میدونستم میای جئون(خنده)
_(خنده)
●این خانومو معرفی نمیکنی
_ایشون دوست دختر من هستن ات
●خوشبختم منم فیلیکسم(لبخند)
+همچنین(لبخند)
با کوک رفتیم سر یه میز نشستیم که بهم گف
_ات لطفا از کنارم جم نخور
+اوکی
داشتم ابمیوه میخوردم که یکی دستشو جلوم دراز کرد وقتیبرگشتم دیدم اون....
۴.۴k
۱۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.