از جنس ا.ت
از جنس ا.ت
ا.ت دستشو برد روی آلت جیمین
*اینو
جیمین خنده بلندی کردو گفت:
_باش عشقم بلند شو برو تو اتاق تا من بیام
*باش
رفت سمت اتاق درو باز کرد
لباساشو در اورد و خزید تو تخت
در اتاق باز شد
جیمین رو دید و سریع پتو رو روخودش کشید صدای خنده جیمین بلند شد
_جوجه من خجالت میکشه؟ کی بهش یاد داده؟
رفت سمت پتو و پتو رو از روش کشید
_نیاز نیست خجالت بکشی من تمام نقات بدنتو من از حفظم
لپای ا.ت قرمز شد
*عه ددی
_جانم چیه مگه دروغ میگم
*اصلا من میرم
_کجا؟
*تو اتاق خودمم.. ایش
از پشت ا.ت رو بغل کرد
_باش ببخشید
ا.ت رو رو تخت گذاشت و روش خیمه زد
لباشو اروم گذاشت رو لباشو مک میزد بعد این که نفس کم اوردن از هم جدا شدن
ا.ت لباسای جیمین رو در اورد
_میبینم بیبیم خیلی ددیشو میخواد
ا.ت حرفی نزد لبشو گذاشت رو گردن جیمین
آروم مک میزد
جیمین دستشو برد سمت سینه های ا.ت رو گرفت
آروم نوازش شون میکرد
ا.ت رو خوابوند رو تخت و پاش رو باز کرد
آلتشو کمی خیسش کرد و وارد ا.ت کرد
ا.ت از درد جیغ خفیفی کشید
*ددی..... هق... دردش بیار درد میکنه.. هق
_آروم باش عشق ددی الان تموم میشه
شروع کرد به تولمبه زدن
*آه ددی تند تر
جیمین حرکتاش رو تند کرد
بعد از چند دیقه هردو ارضا شدن
بی حال روی ا.ت افتاد
*ددی
_جانم
*آبتو ریختی داخلم برو برام قرص بیار
_قرص نیاز نیست
*چرا؟؟
_چون من یه نینی کوچولو میخوام
*واقعا؟؟؟
_آره
*من فکر کردم دوست نداری
جیمین هیچی نگفت سرشو برد داخل موهای ا.ت بو کشید
_ا.ت تو جنست از چیه؟
*جنسم از ا.ته
یک ماه بعد
با صدای در خونه بلند شد رفت تو اتاق درو بست
_ا.ت......ا.ت کجایی؟
هیچی نگفت
ویو جیمین:
نکنه دوباره فرار کرده رفت سمت اتاق درو باز کرد ا.ت رو رو تخت دید رفت سمتش پتو رو کشید
_ا.ت بیبی گرل من چرا گریه میکنی؟
*هق..... تو منو دوست نداری..... هق
_ کی همچین حرفی رو زده؟
*هق... اون کی بود گوشیت رو برداشت؟.. هق هق
_کی؟
*همون دختره.. هق
_من پیش کوک بودم حتما میخواست اذیتت کنه
*..... هق... دروغ نگو
فلش بک:
بلند شدم رفتم سمت گوشیم زنگ زدم جیمین
بوق....... بوق...... بوق
-الو( با صدای دخترونه)
*الو شما؟
-من دوست دختر جیمینم شما؟
*چیییییی؟گوشی رو بده جیمین.
-نمیدم میخوای چیکار کنی؟
*چیییی؟
گوشی قطع شد
زمان حال:
_وایسا زنگ بزنم کوک
گوشیش رو برداشت
زنگ زد
_الو کوک
-الو بله
_من الان پیش تو بودم
-آره
_توگوشی منو جواب دادی؟
-عه آره
_چرا همچین کاری کردی ا.ت داره گریه میکنه به خاطر کار تو
-گوشی رو بده بهش
*الو...هق
-الو ا.ت سلام ببخشید نمیخواستم گریه تو دربیارم میخواستم شوخی کنم
*هق... باش
گوشی رو گذاشت کنار
_نبینم چشمات بارونی بشه
رفت تو بغل جیمین
بااحساس حالت تهوع از جاش بلند شد و بدو کرد سمت دستشویی
_ا.ت .......... ا.ت حالت خوبه؟؟
🎻🍷
ا.ت دستشو برد روی آلت جیمین
*اینو
جیمین خنده بلندی کردو گفت:
_باش عشقم بلند شو برو تو اتاق تا من بیام
*باش
رفت سمت اتاق درو باز کرد
لباساشو در اورد و خزید تو تخت
در اتاق باز شد
جیمین رو دید و سریع پتو رو روخودش کشید صدای خنده جیمین بلند شد
_جوجه من خجالت میکشه؟ کی بهش یاد داده؟
رفت سمت پتو و پتو رو از روش کشید
_نیاز نیست خجالت بکشی من تمام نقات بدنتو من از حفظم
لپای ا.ت قرمز شد
*عه ددی
_جانم چیه مگه دروغ میگم
*اصلا من میرم
_کجا؟
*تو اتاق خودمم.. ایش
از پشت ا.ت رو بغل کرد
_باش ببخشید
ا.ت رو رو تخت گذاشت و روش خیمه زد
لباشو اروم گذاشت رو لباشو مک میزد بعد این که نفس کم اوردن از هم جدا شدن
ا.ت لباسای جیمین رو در اورد
_میبینم بیبیم خیلی ددیشو میخواد
ا.ت حرفی نزد لبشو گذاشت رو گردن جیمین
آروم مک میزد
جیمین دستشو برد سمت سینه های ا.ت رو گرفت
آروم نوازش شون میکرد
ا.ت رو خوابوند رو تخت و پاش رو باز کرد
آلتشو کمی خیسش کرد و وارد ا.ت کرد
ا.ت از درد جیغ خفیفی کشید
*ددی..... هق... دردش بیار درد میکنه.. هق
_آروم باش عشق ددی الان تموم میشه
شروع کرد به تولمبه زدن
*آه ددی تند تر
جیمین حرکتاش رو تند کرد
بعد از چند دیقه هردو ارضا شدن
بی حال روی ا.ت افتاد
*ددی
_جانم
*آبتو ریختی داخلم برو برام قرص بیار
_قرص نیاز نیست
*چرا؟؟
_چون من یه نینی کوچولو میخوام
*واقعا؟؟؟
_آره
*من فکر کردم دوست نداری
جیمین هیچی نگفت سرشو برد داخل موهای ا.ت بو کشید
_ا.ت تو جنست از چیه؟
*جنسم از ا.ته
یک ماه بعد
با صدای در خونه بلند شد رفت تو اتاق درو بست
_ا.ت......ا.ت کجایی؟
هیچی نگفت
ویو جیمین:
نکنه دوباره فرار کرده رفت سمت اتاق درو باز کرد ا.ت رو رو تخت دید رفت سمتش پتو رو کشید
_ا.ت بیبی گرل من چرا گریه میکنی؟
*هق..... تو منو دوست نداری..... هق
_ کی همچین حرفی رو زده؟
*هق... اون کی بود گوشیت رو برداشت؟.. هق هق
_کی؟
*همون دختره.. هق
_من پیش کوک بودم حتما میخواست اذیتت کنه
*..... هق... دروغ نگو
فلش بک:
بلند شدم رفتم سمت گوشیم زنگ زدم جیمین
بوق....... بوق...... بوق
-الو( با صدای دخترونه)
*الو شما؟
-من دوست دختر جیمینم شما؟
*چیییییی؟گوشی رو بده جیمین.
-نمیدم میخوای چیکار کنی؟
*چیییی؟
گوشی قطع شد
زمان حال:
_وایسا زنگ بزنم کوک
گوشیش رو برداشت
زنگ زد
_الو کوک
-الو بله
_من الان پیش تو بودم
-آره
_توگوشی منو جواب دادی؟
-عه آره
_چرا همچین کاری کردی ا.ت داره گریه میکنه به خاطر کار تو
-گوشی رو بده بهش
*الو...هق
-الو ا.ت سلام ببخشید نمیخواستم گریه تو دربیارم میخواستم شوخی کنم
*هق... باش
گوشی رو گذاشت کنار
_نبینم چشمات بارونی بشه
رفت تو بغل جیمین
بااحساس حالت تهوع از جاش بلند شد و بدو کرد سمت دستشویی
_ا.ت .......... ا.ت حالت خوبه؟؟
🎻🍷
۱۰.۹k
۰۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.