فیک تهیونگ¹²
عوف چی دارم می گم
کارگردان:خب فیلمبرداری انجام شد میتونید برید
+خسته نباشید
_خسته نباشید
_خب ا/ت سوارشو بریم
+باشه
_خب رسیدیم
+ازت ممنونم خدافظ
_خواهش
ا/ت ویو
عوف صحنه های بوسه توی سرم تکرار میشه بازیگر بودن سخته ها
رفتم لباسامو عوض کردم صورتمو شستم و رفتم یکم بخوابم
تهیونگ ویو
تو راه بودم که جی یون بهم زنگ زد
@سلام خوبی تهیونگ؟
_سلام خوبم تو چی
@تهیونگ من که بهت حقیقت رو گفتم چرا باهام سرد رفتار می کنی
_باشه گرمش می کنم
@منظورم اینه که خیلی خشک حرف میزنی
_خیسش می کنم خب
@اه تهیونگ روده بر صدم انقد خندیدمممم
_باشه باشه
@میای باهم بریم بیرون؟
_کجا بریم؟
@من یه کافه ی خوب پیدا کردم بیا بریم اونجا
_عم باشه ۱۰دقیقه دیگه جلو درتونم
@خدافظ تهیونگ جونمممم
_خدافظیی
چقد حس بدیه که مجبورم ادای زوجای خوب رو دربیارم ولی جی یون گناهی نکرده باید باهاش خوب باشم
بابای من و بابای جی یون باهم دوست صمیمی بودن براس همین من و جی یون باهم از بچگی دوست بودیم اما بابای جی یون همیشه اون رو میزد
من هم فقط جایگاه برادر رو سعی میکردم براش داشته باشم ولی اون منو به عنوان یه دوست پسر دوست داشت
من زیاد نمیتونستم جیون رو ببینم ولی روزایی هم که میدیدمش دختر پاک ساده ای بود(هنوز اون روی واقعیش رو ندیده😁)
اوضاع خوب پیش میرفت تا من و جی یون بزرگ شدیم و باهم دوست شدیم
جی یون از اون موقع تا الان خیلی تغییر کرده
رسیدم جلو درشون که با یه لباس باز و ارایش غلیظ دیدمش برام مهم نبود چی میپوشه چون حسی بهش نداشتم
@سلام تهیونگ جونمم
_سلام خانم کیوتت
@منو کامل بخشیدی دیگه؟
_اره مگه میتونم نبخشمت(دروغ میگه هنوز ناراحته)
خب خماری💩😂
۱۵لایک
کارگردان:خب فیلمبرداری انجام شد میتونید برید
+خسته نباشید
_خسته نباشید
_خب ا/ت سوارشو بریم
+باشه
_خب رسیدیم
+ازت ممنونم خدافظ
_خواهش
ا/ت ویو
عوف صحنه های بوسه توی سرم تکرار میشه بازیگر بودن سخته ها
رفتم لباسامو عوض کردم صورتمو شستم و رفتم یکم بخوابم
تهیونگ ویو
تو راه بودم که جی یون بهم زنگ زد
@سلام خوبی تهیونگ؟
_سلام خوبم تو چی
@تهیونگ من که بهت حقیقت رو گفتم چرا باهام سرد رفتار می کنی
_باشه گرمش می کنم
@منظورم اینه که خیلی خشک حرف میزنی
_خیسش می کنم خب
@اه تهیونگ روده بر صدم انقد خندیدمممم
_باشه باشه
@میای باهم بریم بیرون؟
_کجا بریم؟
@من یه کافه ی خوب پیدا کردم بیا بریم اونجا
_عم باشه ۱۰دقیقه دیگه جلو درتونم
@خدافظ تهیونگ جونمممم
_خدافظیی
چقد حس بدیه که مجبورم ادای زوجای خوب رو دربیارم ولی جی یون گناهی نکرده باید باهاش خوب باشم
بابای من و بابای جی یون باهم دوست صمیمی بودن براس همین من و جی یون باهم از بچگی دوست بودیم اما بابای جی یون همیشه اون رو میزد
من هم فقط جایگاه برادر رو سعی میکردم براش داشته باشم ولی اون منو به عنوان یه دوست پسر دوست داشت
من زیاد نمیتونستم جیون رو ببینم ولی روزایی هم که میدیدمش دختر پاک ساده ای بود(هنوز اون روی واقعیش رو ندیده😁)
اوضاع خوب پیش میرفت تا من و جی یون بزرگ شدیم و باهم دوست شدیم
جی یون از اون موقع تا الان خیلی تغییر کرده
رسیدم جلو درشون که با یه لباس باز و ارایش غلیظ دیدمش برام مهم نبود چی میپوشه چون حسی بهش نداشتم
@سلام تهیونگ جونمم
_سلام خانم کیوتت
@منو کامل بخشیدی دیگه؟
_اره مگه میتونم نبخشمت(دروغ میگه هنوز ناراحته)
خب خماری💩😂
۱۵لایک
۱۰.۶k
۰۸ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.