سناریو
#سناریو
#استری_کیدز
سناریو یک :سناریو وقتی بهش به شوخی میگی من حاملم
(چان )
با ذوق از جاش بلند میشه
_ واقعاًااااا؟
+ امممم..شوخی کردم
اخمی میکنه اما بعد با فکری که به ذهنش میاد دوباره پوزخند میزنه
_ چطوره همین الان یکی بسازیم؟
(لینو )
ری اکشنی نشون نمی ده و سرش توی گوشیه که اخم میکنی
+ نمیفهمی چی میگم ؟
_ ا.ت چرت نگو تو همین دو روز پس پریود بودی
(چانگبین)
متعجب میشه
_ از کی؟
+ ها؟
_ از کی حامله ای؟
+ از عمم
_ بهم خیانت کردییییی؟
+ (😐💔)
(هیونجین)
_ اههه..ارهههه..میدونستم این همه شب بیداری و تلاش بلاخره جواب میدههههه...یسسسسس
+ شوخی کردم
_ من ری....
(جیسونگ )
با ذوق از جاش بلند میشه و میاد بغلت میکنه
ولی بعد...با تعجب تورو از خودش فاصله میده
_ ولی....ما که...چیز نکردیم
(فلیکس )
_ از کِی؟
+ دو هفته ای میشه
ذوق میکنه و میاد بغلت میکنه و کلی بهت حرفایی احساسی میزنه...
اما آخر سر بهش میگی شوخی کردی و....(😞📿 هی...ا.ت آدم خوبی بود )
(سونگمین)
_ چرت نگو
+ باور کن راست میگم
یک تا ابروشو بالا میده
_ برگه آزمایش رو برام بیار
شوکه میشی و نگاهت رو ازش میگیری
_ پس لابد فرشته وحی بهت گفته
(جونگین)
با تعجب و شوک نگاهت میکنه
_ داری شوخی میکنی دیگه مگه نه ؟
+ نه...شوخی ندارم
یا ترس از روی مبل بلند میشه
_ چان هیونگ منو میکشهههه
سناریو دوم : وقتی بهشون لواشک میدی
(چان )
_ چرا اینقدر ترشه؟
+ لواشکه دیگه...لواشک ترشه
_ جدی ؟😐
(لینو )
دو ساعته بخاطر ترشیش صورتش توی هم جمع شده و همش آب میخوره
_ به خدا ازت نمیگذرممم...
(چانگبین)
_ یاااا..این دیگه چه سمی بود دادی به خوردم
(هیونجین)
_ پشمامممم...چقدر خوشمزه استتتت
+ واقعا ؟...خوشت اومدهههه؟
_ ارههههه...بازم بدههه
(جیسونگ )
جونگین هم کنارش نشسته بود و بخاطر طعم لواشک مدام قیافش توی هم جمع میشد...همین باعث میشه این بنده خدا قید خوردنش رو بزنه
(فلیکس )
برای اولین بار داشت همچین چیز ترسی رو میخورد...
به همین دلیل وقتی برای اولین بار تستش کرد بیچاره مسموم شده بود تا چند روز
(سونگمین )
از وقتی خورده عاشقش شده و نمیزاره تو اصلا طرفشون بری
(جونگین)
(مربوط به سناریو هان )
کنارتون نشسته بود که تو اول از همه یک مقدار رو بهش دادی...بعد از خوردنش سرش رو پایین انداخته بود و مدام قیافش رو از شدت ترشیش جمع میکرد...و میشد کاملا فهمید اصلا خوشش نیومده
#استری_کیدز
سناریو یک :سناریو وقتی بهش به شوخی میگی من حاملم
(چان )
با ذوق از جاش بلند میشه
_ واقعاًااااا؟
+ امممم..شوخی کردم
اخمی میکنه اما بعد با فکری که به ذهنش میاد دوباره پوزخند میزنه
_ چطوره همین الان یکی بسازیم؟
(لینو )
ری اکشنی نشون نمی ده و سرش توی گوشیه که اخم میکنی
+ نمیفهمی چی میگم ؟
_ ا.ت چرت نگو تو همین دو روز پس پریود بودی
(چانگبین)
متعجب میشه
_ از کی؟
+ ها؟
_ از کی حامله ای؟
+ از عمم
_ بهم خیانت کردییییی؟
+ (😐💔)
(هیونجین)
_ اههه..ارهههه..میدونستم این همه شب بیداری و تلاش بلاخره جواب میدههههه...یسسسسس
+ شوخی کردم
_ من ری....
(جیسونگ )
با ذوق از جاش بلند میشه و میاد بغلت میکنه
ولی بعد...با تعجب تورو از خودش فاصله میده
_ ولی....ما که...چیز نکردیم
(فلیکس )
_ از کِی؟
+ دو هفته ای میشه
ذوق میکنه و میاد بغلت میکنه و کلی بهت حرفایی احساسی میزنه...
اما آخر سر بهش میگی شوخی کردی و....(😞📿 هی...ا.ت آدم خوبی بود )
(سونگمین)
_ چرت نگو
+ باور کن راست میگم
یک تا ابروشو بالا میده
_ برگه آزمایش رو برام بیار
شوکه میشی و نگاهت رو ازش میگیری
_ پس لابد فرشته وحی بهت گفته
(جونگین)
با تعجب و شوک نگاهت میکنه
_ داری شوخی میکنی دیگه مگه نه ؟
+ نه...شوخی ندارم
یا ترس از روی مبل بلند میشه
_ چان هیونگ منو میکشهههه
سناریو دوم : وقتی بهشون لواشک میدی
(چان )
_ چرا اینقدر ترشه؟
+ لواشکه دیگه...لواشک ترشه
_ جدی ؟😐
(لینو )
دو ساعته بخاطر ترشیش صورتش توی هم جمع شده و همش آب میخوره
_ به خدا ازت نمیگذرممم...
(چانگبین)
_ یاااا..این دیگه چه سمی بود دادی به خوردم
(هیونجین)
_ پشمامممم...چقدر خوشمزه استتتت
+ واقعا ؟...خوشت اومدهههه؟
_ ارههههه...بازم بدههه
(جیسونگ )
جونگین هم کنارش نشسته بود و بخاطر طعم لواشک مدام قیافش توی هم جمع میشد...همین باعث میشه این بنده خدا قید خوردنش رو بزنه
(فلیکس )
برای اولین بار داشت همچین چیز ترسی رو میخورد...
به همین دلیل وقتی برای اولین بار تستش کرد بیچاره مسموم شده بود تا چند روز
(سونگمین )
از وقتی خورده عاشقش شده و نمیزاره تو اصلا طرفشون بری
(جونگین)
(مربوط به سناریو هان )
کنارتون نشسته بود که تو اول از همه یک مقدار رو بهش دادی...بعد از خوردنش سرش رو پایین انداخته بود و مدام قیافش رو از شدت ترشیش جمع میکرد...و میشد کاملا فهمید اصلا خوشش نیومده
۴۸.۸k
۲۰ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.