پارت ۶ (عشق پنهان )

گفتم چرا زدی ؟😢😢 گفت تا بفهمی  درست بامن صحبت کنی من شو هرتم گفتم توکه شو هرم

 نیستی فقط روی برگه باهام بد رفتار میکنی هیچ کس هیچی  نمیدونه من دارم عذاب میکشم و

 تو راحت  با اون دختره ... اصلا تو کی  میای خونه هاااا این کجاش میشه زندگی اصلا به این

 میگن شوهر همرو از ته دلم داشتم میگفتم  دیگه واقعا عصبی شدم و با داد ادامه دادم تو اصلا

 احساس داری ؟منو درک میکنی ؟نه نداری. منو نمی بینی اصلا انگار وجود ندارم حالم بده مریضم

 ۲ ساعت وقت میدی تازه چون دیر کردم اجازه دادی اون دختره با زنت حرف بزنه بعد میگی  که

 شو هرمی مگه وقتی من میام نمیری حالا هم بورو اون قرص رو هم بده

جیهوپ  : ساک شو نمیدونم کی بهت گفته  من شوهرت نیستم تو اصلا مریض نیستی بعدشم

 ساکت شو چون صدات کل خونرو برداشت گفتم  توکه خونه نیستی که بدونی صدای من

 چطوریه و الان گرفته و الانم حوصله ندارم قرص رو بده تا برم دیر وقته فردا باید پاشم

جیهوپ : ساکت شو تو کی ناراحت  شدی که از این قرار ها بخشی؟ مگه روانی شدی ( با داد )
 
ا.ت یکم سرفه کردم و صدام بیشتر گرفت و گلوم دردش بیشتر شود گفتم  لطفا  بهم بهشون

 باهاشون میتونم حالمو بهتر کنم که دیدم قرص رو انداخت اشغالی گفت  کدوم قرص ماه الان

 قرصی نداریم برو دیگه  مگه دیونه ای چرا انداختی گفت چیییییییی گمشو بیرون ببینم تا

 بفهمی  نباید با شوهرت اینطوری صحبت کنی بورو تو ی اتاق دیگه نبینمت

لایک  لطفا
کامنت بزارین مرسییییییییییییییییییییییی  عاشق تونم