فیک جیمین پارت اخرررر
جیمین: هه هنوزم لجباز ی می کنی کوچولو
حالا باید به خاطره این کارات تنبیه شی
جیمین روی ا/ت خیمه میزنه اروم لباش رو
به دندون میگیره تا جایی که ا/ت مزه خون رو تو دهنش حس می کنه
همون جوری که لبای ا/ت رو می مکید لباس خودش و ا/ت رو درمیاره
و.......
(ببخشید من اسمات نمی نویسم بقیه اش رو خودتون تصور کنید )
( صبح )
از دید ا/ت
صبح با دلدرد شدیدی از خواب بیدار شدم
دیدم جیمین مثل یه بچه کوچولو کنارم خوابه
خودمم از اینکه لوش دادم ناراحت بودم
یهو دیدم جیمین داره بیدار میشه
یهو چشماش رو باز کرد
جیمین : بیدار شدی کوچولو
ا/ت : اوهوم
جیمین : بلند شو دست و صورتت رو بشور و بریم صبحانه بخوریم
ا/ت : اوک
بلند شدین و دست و صورتت رو شستین
جیمین صبحانه رو درست کرد و باهم روی میز نشستیم و شروع کردیم به خوردن
صبحانه
بشقاب ها رو جمع کردم می خواستم بشورم که جیمین مچ دستم رو گرفت
جیمین : اجازه نمیدم بیبی کوچولوم اذیت شه باهم می شوریم
ا/ت : اوک
(حالا وقتی من می خوام ظرف بشورم همه خوابن😐)
باهم ظرف ها رو شستیم
چون دلدردم زیاد شده بود رفتم یه استامینوفن خوردم
یهو جیمین منو از پشت بغل کرد
جیمین : میشه دوباره برای من شی؟
ا/ت : امم اول باید قول بدی که از مافیا بودن کناره گیری کنی
جیمین : اوک بهت قول میدم عشقم
ا/ت : باشه الان من فقط و فقط برای توعم
یهو جیمین لبش رو کوبید به لبم و
تا مرز خفگی رفتیم
( 1 سال بعد )
سوهو : مامان بابا کی میاد؟
ا/ت : الان هاست که بیاد
یهو صدای در اومد
جیمین : سلام به فرشته های من من اومدم
سوهو : خوش اومدی بابا جونممم
ا/ت : خوش اومدی عشقم
جیمین سوهو رو بغل کرد و لپش رو بوس کرد
و بعد اومد با یه دستش کمرم رو گرفت و محکم کشیدم
سمت خودش و لبم رو بوسید
من عاشق این زندگی کنار تو شدم جیمین شی ☺
پایان
منتظر فیک بعدی باشید بایییی 😉
راستی فیک بعدی از کی باشه ؟
و این لایک این فیک به 15 تا برسه
و همینطور کامنت به 100 تا برسه
حالا باید به خاطره این کارات تنبیه شی
جیمین روی ا/ت خیمه میزنه اروم لباش رو
به دندون میگیره تا جایی که ا/ت مزه خون رو تو دهنش حس می کنه
همون جوری که لبای ا/ت رو می مکید لباس خودش و ا/ت رو درمیاره
و.......
(ببخشید من اسمات نمی نویسم بقیه اش رو خودتون تصور کنید )
( صبح )
از دید ا/ت
صبح با دلدرد شدیدی از خواب بیدار شدم
دیدم جیمین مثل یه بچه کوچولو کنارم خوابه
خودمم از اینکه لوش دادم ناراحت بودم
یهو دیدم جیمین داره بیدار میشه
یهو چشماش رو باز کرد
جیمین : بیدار شدی کوچولو
ا/ت : اوهوم
جیمین : بلند شو دست و صورتت رو بشور و بریم صبحانه بخوریم
ا/ت : اوک
بلند شدین و دست و صورتت رو شستین
جیمین صبحانه رو درست کرد و باهم روی میز نشستیم و شروع کردیم به خوردن
صبحانه
بشقاب ها رو جمع کردم می خواستم بشورم که جیمین مچ دستم رو گرفت
جیمین : اجازه نمیدم بیبی کوچولوم اذیت شه باهم می شوریم
ا/ت : اوک
(حالا وقتی من می خوام ظرف بشورم همه خوابن😐)
باهم ظرف ها رو شستیم
چون دلدردم زیاد شده بود رفتم یه استامینوفن خوردم
یهو جیمین منو از پشت بغل کرد
جیمین : میشه دوباره برای من شی؟
ا/ت : امم اول باید قول بدی که از مافیا بودن کناره گیری کنی
جیمین : اوک بهت قول میدم عشقم
ا/ت : باشه الان من فقط و فقط برای توعم
یهو جیمین لبش رو کوبید به لبم و
تا مرز خفگی رفتیم
( 1 سال بعد )
سوهو : مامان بابا کی میاد؟
ا/ت : الان هاست که بیاد
یهو صدای در اومد
جیمین : سلام به فرشته های من من اومدم
سوهو : خوش اومدی بابا جونممم
ا/ت : خوش اومدی عشقم
جیمین سوهو رو بغل کرد و لپش رو بوس کرد
و بعد اومد با یه دستش کمرم رو گرفت و محکم کشیدم
سمت خودش و لبم رو بوسید
من عاشق این زندگی کنار تو شدم جیمین شی ☺
پایان
منتظر فیک بعدی باشید بایییی 😉
راستی فیک بعدی از کی باشه ؟
و این لایک این فیک به 15 تا برسه
و همینطور کامنت به 100 تا برسه
۲۶۱.۷k
۱۳ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.