عشق گمشده(pt.1)
(علامت جونگکوک _ علامت تهیونگ + شخص سوم * علامت ات &)
ات ویو:
فردا روز اول دانشگاهه کلی ذوق دارم ی جوری ک اصن خوابم نمیبره ولی باید بخوابم چون نمیخام روز اول دانشگاه خوابالود باشم
فلش بلک فردا صبح ساعت ۷:۰۰:
ات ویو:
با صدای آلارم از خواب بیدار شدم..کارای لازمو کردم و رفتم پایین
(مامان ات ما بابای ات با)
ما.با: صبح بخیر
&صبح شماعم بخیر
صبونه خوردم رفتم سمت دانشگاه تا ساعت سه کلاس داشتم
فلش بک به دو ساعت بعد:
_کی این بلبشو رو راه انداخته آخه..کدوم خری به شماها اجازه همچین کاریو دادههه؟(داد)
گوشیش زنگ میخوره تو دلش میگه لعنت بر مزاحم..گوشیو جواب میده
بابابزرگ کوک:الو
_الو سلام پدرجان
ببک:سلامو زهرمار مگه قرار نبود وسایلو آماده کنی؟
_عاخ ب کل یادم رفته بود ببخشید الان ترتیبشو میدم
ببک:نمیخاد پسرخالت تهیونگ همه کارا رو کرده
_(تودلش:لعنت ب این پاچه خوار)اوکی
ببک:امشب زودتر بیا قبل مراسم کارت دارم
_اوک
ادامه دارد....
#کپی_ممنوع
ات ویو:
فردا روز اول دانشگاهه کلی ذوق دارم ی جوری ک اصن خوابم نمیبره ولی باید بخوابم چون نمیخام روز اول دانشگاه خوابالود باشم
فلش بلک فردا صبح ساعت ۷:۰۰:
ات ویو:
با صدای آلارم از خواب بیدار شدم..کارای لازمو کردم و رفتم پایین
(مامان ات ما بابای ات با)
ما.با: صبح بخیر
&صبح شماعم بخیر
صبونه خوردم رفتم سمت دانشگاه تا ساعت سه کلاس داشتم
فلش بک به دو ساعت بعد:
_کی این بلبشو رو راه انداخته آخه..کدوم خری به شماها اجازه همچین کاریو دادههه؟(داد)
گوشیش زنگ میخوره تو دلش میگه لعنت بر مزاحم..گوشیو جواب میده
بابابزرگ کوک:الو
_الو سلام پدرجان
ببک:سلامو زهرمار مگه قرار نبود وسایلو آماده کنی؟
_عاخ ب کل یادم رفته بود ببخشید الان ترتیبشو میدم
ببک:نمیخاد پسرخالت تهیونگ همه کارا رو کرده
_(تودلش:لعنت ب این پاچه خوار)اوکی
ببک:امشب زودتر بیا قبل مراسم کارت دارم
_اوک
ادامه دارد....
#کپی_ممنوع
۳.۰k
۱۹ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.