فیک ران پارت 8
ا/ت: شت... بگذریم... خب اون اسمایه دیگه ای که سانزو میگفت کیا هستن؟
ریندو: ارع ..اونا دوستای قدیمیه مایکی هستن ... و خب ارع چیز هایه زیادی که باید بدونی...
خب بین تمام دوستاش
باجی ،دراکن،میتسویا، پاچین، کازوتورا و البته تاکه میچی😑😑
ا/ت: اونا اینجا زندگی میکنن? عجیبه...
ریندو:😂😂 ...نهههه میتسویا و پاچین و تاکه میچی اینجا زندگی نمیکنن البته بیشترشون اینجا زندگی نمیکنن ولی بیشتر وقتشون اینجاعن...
ا/ت: یه سوال ..چرا تاکه میچی رو یه طوری گفتی...وایساااااااا.....تاکه میچییییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟وای شت ترررررررررررررر
ریندو: تاکه میچی...اآههههههههه بابامون در تمام مراحل زندگیمون در آورد از هر جهتی که تو فک کنی...تو طوری به بعضی اسما ری اکشن میدی آدم فک میکنه چند ساله میشناسیشون🤐...
ا/ت: چییی...نه بابا....اممم خب راه رو تموم شد ...کنار اتاق تو حتمن اتاق سانزوعه نه؟
ریندو:اوع ارع....😑😑و خب کنار اتاق اما چان هم اتاق سنجوعه ...
ا/ت:...سنجو کی بود?....ا....اا...اهاااا خواهر
سانزو بود ارع😁...
ریندو: تازه اولشه خیلی اسم های دیگه قراره یاد بگیری😂
ا/ت: شت...اینجا کسی نامزد نداره؟
ریندو: او چرا اتفاقن دو نفر اینجان خیلی رمانتیکن😂..
ا/ت: خب این دوتا مرغ عاشق کیان..؟
ریندو: اما و دراکن😂 10...دوازده ساله بهم اعتراف کردن ولی من هنو اثری از ازدواج این دو بزرگوار ندیدم😑😂😂
ا/ت: خب ..مومنتم جور شد😂😈
ریندو: شت😂😂
و تاکه میچی و هیناتا😂 اونا هم به هم اعتراف کردن ولی
ا/ت: هنوز اثری از ازدواج این دو بزرگوار ندیدی مگه نه😂
ریندو: از کجا فهمیدی?😂😂😂
ا/ت: همین؟ 😐😑 خب ..مایکی دوستایه دیگه ای هم داشت مطمعنم...
ریندو: اوع ارع اون پشمک داشت میگفت..
دو تا پشمک دیگه به اسم سویا و ناهویا هم هستن ... مایکی هم اونارو میدوسته ... ولی اینجا زندگی نمیکنن...
ماتسونو چیفویو خب دوست صمیمیه اون تاکه میچیه و همینطور باجی و کازوتورا 😑
ا/ت: من دیگه دارع حوصلم سر میره...
ریندو: خیلیه خب باشه 😑 *همینطور که راه میرفتن یه طبقه بالا تر رسیدن*
اینجا اتاق مایکیه ... و اتاق های بغلش همینطوری به ترتیب مال کاکوچو...ایزانا...شینچیرو/تاکئومی...کوکو هست خب بیا بحث این اتاق هارو ببندیم...
*سانزو از اتاق مایکی بیرون اومده*
سانزو: شما دو تا بیاید تو... الان!
ریندو دست ا/ت رو نسبتن میگیره و میرن تو اتاق...
مایکی:خب....
پارت بعد الان*
ریندو: ارع ..اونا دوستای قدیمیه مایکی هستن ... و خب ارع چیز هایه زیادی که باید بدونی...
خب بین تمام دوستاش
باجی ،دراکن،میتسویا، پاچین، کازوتورا و البته تاکه میچی😑😑
ا/ت: اونا اینجا زندگی میکنن? عجیبه...
ریندو:😂😂 ...نهههه میتسویا و پاچین و تاکه میچی اینجا زندگی نمیکنن البته بیشترشون اینجا زندگی نمیکنن ولی بیشتر وقتشون اینجاعن...
ا/ت: یه سوال ..چرا تاکه میچی رو یه طوری گفتی...وایساااااااا.....تاکه میچییییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟وای شت ترررررررررررررر
ریندو: تاکه میچی...اآههههههههه بابامون در تمام مراحل زندگیمون در آورد از هر جهتی که تو فک کنی...تو طوری به بعضی اسما ری اکشن میدی آدم فک میکنه چند ساله میشناسیشون🤐...
ا/ت: چییی...نه بابا....اممم خب راه رو تموم شد ...کنار اتاق تو حتمن اتاق سانزوعه نه؟
ریندو:اوع ارع....😑😑و خب کنار اتاق اما چان هم اتاق سنجوعه ...
ا/ت:...سنجو کی بود?....ا....اا...اهاااا خواهر
سانزو بود ارع😁...
ریندو: تازه اولشه خیلی اسم های دیگه قراره یاد بگیری😂
ا/ت: شت...اینجا کسی نامزد نداره؟
ریندو: او چرا اتفاقن دو نفر اینجان خیلی رمانتیکن😂..
ا/ت: خب این دوتا مرغ عاشق کیان..؟
ریندو: اما و دراکن😂 10...دوازده ساله بهم اعتراف کردن ولی من هنو اثری از ازدواج این دو بزرگوار ندیدم😑😂😂
ا/ت: خب ..مومنتم جور شد😂😈
ریندو: شت😂😂
و تاکه میچی و هیناتا😂 اونا هم به هم اعتراف کردن ولی
ا/ت: هنوز اثری از ازدواج این دو بزرگوار ندیدی مگه نه😂
ریندو: از کجا فهمیدی?😂😂😂
ا/ت: همین؟ 😐😑 خب ..مایکی دوستایه دیگه ای هم داشت مطمعنم...
ریندو: اوع ارع اون پشمک داشت میگفت..
دو تا پشمک دیگه به اسم سویا و ناهویا هم هستن ... مایکی هم اونارو میدوسته ... ولی اینجا زندگی نمیکنن...
ماتسونو چیفویو خب دوست صمیمیه اون تاکه میچیه و همینطور باجی و کازوتورا 😑
ا/ت: من دیگه دارع حوصلم سر میره...
ریندو: خیلیه خب باشه 😑 *همینطور که راه میرفتن یه طبقه بالا تر رسیدن*
اینجا اتاق مایکیه ... و اتاق های بغلش همینطوری به ترتیب مال کاکوچو...ایزانا...شینچیرو/تاکئومی...کوکو هست خب بیا بحث این اتاق هارو ببندیم...
*سانزو از اتاق مایکی بیرون اومده*
سانزو: شما دو تا بیاید تو... الان!
ریندو دست ا/ت رو نسبتن میگیره و میرن تو اتاق...
مایکی:خب....
پارت بعد الان*
۲۵.۸k
۰۳ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.