(پارت 2) فیک دستبند عشق💖
#کوک
از مغاز رفتیم بیرون ولی من هنوز فکرم پیش اون دختر بود
وی:کوک حواست کجاست
من:هیجا
وی:اوکی
رسیدیم رستوران دوتا دختر بودن قیافشون بد نبود اسم یکی یجی اون یکی ایو
وی درگوشم گفت
وی:من از یجی خوشم اومده
کوک:☺️
دخترا گفتن بریم شهربازی
منو وی گفتیم باشه
#شهربازی
من دستشوییم گرفت رفتم دستشویی وقتی از دست شویی اومدم بیرون صدای گریه دختر میومد صدارو دنبال کردم دختری که گریه میکرد همون دختر خوشگل تو مغاز بود
رفتم پیشش
#لیسا
ی پسر نشست پیشم
کوک:چی شده؟
من:به تو چه
کوک:خب بگو شاید بتونم بهت کمک کنم
من:خانوادم منو از خونه انداختن بیرون 😭
کوک:اها، اسمت چی
من:لیسا، تو چی
کوک:کوک
از مغاز رفتیم بیرون ولی من هنوز فکرم پیش اون دختر بود
وی:کوک حواست کجاست
من:هیجا
وی:اوکی
رسیدیم رستوران دوتا دختر بودن قیافشون بد نبود اسم یکی یجی اون یکی ایو
وی درگوشم گفت
وی:من از یجی خوشم اومده
کوک:☺️
دخترا گفتن بریم شهربازی
منو وی گفتیم باشه
#شهربازی
من دستشوییم گرفت رفتم دستشویی وقتی از دست شویی اومدم بیرون صدای گریه دختر میومد صدارو دنبال کردم دختری که گریه میکرد همون دختر خوشگل تو مغاز بود
رفتم پیشش
#لیسا
ی پسر نشست پیشم
کوک:چی شده؟
من:به تو چه
کوک:خب بگو شاید بتونم بهت کمک کنم
من:خانوادم منو از خونه انداختن بیرون 😭
کوک:اها، اسمت چی
من:لیسا، تو چی
کوک:کوک
۱۸.۳k
۲۱ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.