ازت متنفر بودم:𝚙𝟹
ازت متنفر بودم:𝚙𝟹
ا.ت ویو
وقتی رسیدم خونه رفتم توی اتاقم لباسامو عوض کردم رفتم𝚠𝚌 کارام را انجام داد و رفتم پیش پدر مادر
پ.ت:چه خبر از دانشگاه خسته نباشی
ا.ت:خوب بود مرسی
م.ت:دخترم بیا ناهار بخور راستی خسته نباشی
ا.ت:مرسی مامان الان میام
م.ت:خوب شده؟
ا.ت و پ.ت :عالی شده
ویو کوک
رفتم خونه کیفم رو انداختم رو زمین لباسامو عوض کردم و افتادم روی تخت که یکدفعه مامانم صدام کرد
م.ک:پسرم بیا غذا
کوک: باشه امدم
پ.ک و م.ک:خسته نباشی پسرم
کوک:مرسی
کوک: راستی مامان غذات خیلی خوشمزس
پ.ک:مامانت همیشه غذا هاش خوشمزس
م.ک:خجالتم ندید دیگه😊
اولی لباس خونگی ات
دومی لباس خونگی کوک
شرایط پارت بعدی
لایک ۷
کامنت۷
ا.ت ویو
وقتی رسیدم خونه رفتم توی اتاقم لباسامو عوض کردم رفتم𝚠𝚌 کارام را انجام داد و رفتم پیش پدر مادر
پ.ت:چه خبر از دانشگاه خسته نباشی
ا.ت:خوب بود مرسی
م.ت:دخترم بیا ناهار بخور راستی خسته نباشی
ا.ت:مرسی مامان الان میام
م.ت:خوب شده؟
ا.ت و پ.ت :عالی شده
ویو کوک
رفتم خونه کیفم رو انداختم رو زمین لباسامو عوض کردم و افتادم روی تخت که یکدفعه مامانم صدام کرد
م.ک:پسرم بیا غذا
کوک: باشه امدم
پ.ک و م.ک:خسته نباشی پسرم
کوک:مرسی
کوک: راستی مامان غذات خیلی خوشمزس
پ.ک:مامانت همیشه غذا هاش خوشمزس
م.ک:خجالتم ندید دیگه😊
اولی لباس خونگی ات
دومی لباس خونگی کوک
شرایط پارت بعدی
لایک ۷
کامنت۷
۴.۱k
۰۱ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.