تک پارتی تهیونگ🖇 غمگین🙂 نام:فرشته غم هام🌟
اخرین شیشع مشروبشو خورد....
ارع درست حدس زدید "کیم تهیونگ" بزرگتربن مافیا ی حهان عاشق شدع بود...
اونم عاشق کی؟...
عاشق دختری بع نام "لی ا.ت" کع اصلا بع تهیونگ علاقع ندارع کع هیچ ازش متنفرع...(ا.ت جان خری چیزی هستی من خبر ندارم🌚)
تق.. تق..(مثلا صدای در تصور کنید🌚)
(تهیونگ با _ ا.ت با+)
_بیا تو...
+ببین اقای کیم من دوست ندارم اینحا باشم دوست ندارم کع کنار تو زندگی کنم میفهمی!!(داد دخترونع🖇)
_نع نمیفهمم میدونی چرا چون قلب یخ زدع من با دیدنت ذوب شد واسع خندع هات ضعف رفت نمیفهمم چون این قلب شکستع عاشقت شدع عاشق توو(داد)
+هع.. عاشق... کسی کع میلیون ها ادم رو زیر پاش خورد میکنع، زندگیشون رو ازشون میگیرع، با احساساتشون بازی میکنع غرورسون رو مثل یع برگ له میکنع... اصلا احساس دارع...
*از زبان من بدبخت😂*
با تک تک حرفا های کع دخترک بع پسر میزد قلب کوچیک پسر فشردع تر میشد..
شاید چون قلب دیگران رو خورد کردع بود باید از طرف کسی کع دونع دونع نفساش بع ضربان قلبش بیتع اینجوری رها شع...
*پایان ضرضر های من😶*
_بسع دیگع بسع...(داد)
_یع کلمع من عاشقتم با تمام وجودم عاشقانع میپرستم الهه یع من، من عاشق شدم این قلب کوهستانی من واس تو میتپع و ففط واسع تو تند میزنع هربار کع توی اون صورت مظلومت نگات میکنم مقل یع فرشتع بع نظر میرسی یع فرشتع یع با نجابت و خجالتی کع خدا برای نحات من فرستادتت... من عاشقتم، عاشق اون خندع هات کع چال گونت معلوم میشع...(شما تصور کنید تهیونگ با ثدای هات اینارو بهتون بگع🙂)
+متاسفم...متاسفم کیم تهیونگ... راه منو تو توی این مسیر پر پیچ و خم از هم جداس... من عاشقت نیستم...
ولی... من چطور میتونم با کسی کع خانوادمو ازم گرفت زندگی کنم...
اگع واقعا عاشقمی.. دبگع دنبالم نیا...بزار برای خودم باشم... امیدوارن یع روز بتونی با عشقت زندگی کنی....خداحافظ برای همیشع"کیم تهیونگ"...
دختررفت....
پسر مات و مبهوت بع در چشم دوختع بود...
حرف هتی فرشتش توی ذهنش اکو میشد...
قطرع ابی از چشماش گونع هاشو خنک کرد و کم کم چشماش بارون بارید...
الان "کیم تهیونگ"بزرگتربن مافیای جهان اشک ریخت..
"عشق" چیز عجیبیع...
گاهی اوقات خواستع ای هیت کع هبچ وقت بهش نمیرسی...
گاهی اوفات دردی هست کع باید توی قلبت تحمل کنی....
گاهی اوقات مقل مسر داستان ما...
باید لبخندی بزنی بهش درحالی کع واسع یکی دیگع شادع...
اما...
همیشع پایان سرنوشت ادما اینجوری نیست...
کسی چع میدونع شاید دوبارع چرخ روزگار اینا رو با هم روبع رو کنع...
"اما یادتون باشع...
تا زمانی کع قلب یکی دیگع دستتع مراقب کارات باش... تا مبادا با قلم دستت دفتر قلبش رو خط خطی کنی"
پایان🖇
اولین تک پارتیم بود ببخشید اگع بد شد...
راستی بع نظرتون در ایندع فیکش کنم همین تک پارتیو...
نظراتون رو بگید ممنون لاوام🍫
ارع درست حدس زدید "کیم تهیونگ" بزرگتربن مافیا ی حهان عاشق شدع بود...
اونم عاشق کی؟...
عاشق دختری بع نام "لی ا.ت" کع اصلا بع تهیونگ علاقع ندارع کع هیچ ازش متنفرع...(ا.ت جان خری چیزی هستی من خبر ندارم🌚)
تق.. تق..(مثلا صدای در تصور کنید🌚)
(تهیونگ با _ ا.ت با+)
_بیا تو...
+ببین اقای کیم من دوست ندارم اینحا باشم دوست ندارم کع کنار تو زندگی کنم میفهمی!!(داد دخترونع🖇)
_نع نمیفهمم میدونی چرا چون قلب یخ زدع من با دیدنت ذوب شد واسع خندع هات ضعف رفت نمیفهمم چون این قلب شکستع عاشقت شدع عاشق توو(داد)
+هع.. عاشق... کسی کع میلیون ها ادم رو زیر پاش خورد میکنع، زندگیشون رو ازشون میگیرع، با احساساتشون بازی میکنع غرورسون رو مثل یع برگ له میکنع... اصلا احساس دارع...
*از زبان من بدبخت😂*
با تک تک حرفا های کع دخترک بع پسر میزد قلب کوچیک پسر فشردع تر میشد..
شاید چون قلب دیگران رو خورد کردع بود باید از طرف کسی کع دونع دونع نفساش بع ضربان قلبش بیتع اینجوری رها شع...
*پایان ضرضر های من😶*
_بسع دیگع بسع...(داد)
_یع کلمع من عاشقتم با تمام وجودم عاشقانع میپرستم الهه یع من، من عاشق شدم این قلب کوهستانی من واس تو میتپع و ففط واسع تو تند میزنع هربار کع توی اون صورت مظلومت نگات میکنم مقل یع فرشتع بع نظر میرسی یع فرشتع یع با نجابت و خجالتی کع خدا برای نحات من فرستادتت... من عاشقتم، عاشق اون خندع هات کع چال گونت معلوم میشع...(شما تصور کنید تهیونگ با ثدای هات اینارو بهتون بگع🙂)
+متاسفم...متاسفم کیم تهیونگ... راه منو تو توی این مسیر پر پیچ و خم از هم جداس... من عاشقت نیستم...
ولی... من چطور میتونم با کسی کع خانوادمو ازم گرفت زندگی کنم...
اگع واقعا عاشقمی.. دبگع دنبالم نیا...بزار برای خودم باشم... امیدوارن یع روز بتونی با عشقت زندگی کنی....خداحافظ برای همیشع"کیم تهیونگ"...
دختررفت....
پسر مات و مبهوت بع در چشم دوختع بود...
حرف هتی فرشتش توی ذهنش اکو میشد...
قطرع ابی از چشماش گونع هاشو خنک کرد و کم کم چشماش بارون بارید...
الان "کیم تهیونگ"بزرگتربن مافیای جهان اشک ریخت..
"عشق" چیز عجیبیع...
گاهی اوقات خواستع ای هیت کع هبچ وقت بهش نمیرسی...
گاهی اوفات دردی هست کع باید توی قلبت تحمل کنی....
گاهی اوقات مقل مسر داستان ما...
باید لبخندی بزنی بهش درحالی کع واسع یکی دیگع شادع...
اما...
همیشع پایان سرنوشت ادما اینجوری نیست...
کسی چع میدونع شاید دوبارع چرخ روزگار اینا رو با هم روبع رو کنع...
"اما یادتون باشع...
تا زمانی کع قلب یکی دیگع دستتع مراقب کارات باش... تا مبادا با قلم دستت دفتر قلبش رو خط خطی کنی"
پایان🖇
اولین تک پارتیم بود ببخشید اگع بد شد...
راستی بع نظرتون در ایندع فیکش کنم همین تک پارتیو...
نظراتون رو بگید ممنون لاوام🍫
۲۳.۵k
۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.