صورتم رامیشورم
صورتم رامیشورم
نگاه میکنم
عجیب غریبه است زن درون اینه برایم
زیرچشمش عجیب گود رفته
نگاهش دلم رامیلرزاند
ارام لب بازمیکند
تو ازچه رنجیده ای
ولی اوبا اشک جوابم رامیدهد
اشکش راپاک میکنم
من نیزتو رامیفهمم
چقدر اشنایی برایم
تو برایم تداعی گر
دخترکی ۱۸ساله ای
همان دخترکی که
سالها قبل میشناختمش
اما تو کجا اوکجا
او پر بود
اززندگی
شادی
عشق
ولی درتو زندگی گویی مرده
پریشان میشوم
ازفکرهایم
نکند ان زن درون اینه منم
اب میپاشم
به اینه
به صورتم
نگاه میکنم
دراینه زنی افسرده
نگاه میکند به من
ومن فریاد کشان دنبال
خوده ۱۸ساله میگردم
کجا رفتی
پی کدام بازی گوشی ات رفتی
که اسیرت کرده روزگار
کجا رفتی
خودم , کدام بازی گولت زد
که حالا هرچه میگردم تو نیستی
ومقابلم به جای
تو
زنی غمگین
پوزخند میزند به من
نگاه میکنم
عجیب غریبه است زن درون اینه برایم
زیرچشمش عجیب گود رفته
نگاهش دلم رامیلرزاند
ارام لب بازمیکند
تو ازچه رنجیده ای
ولی اوبا اشک جوابم رامیدهد
اشکش راپاک میکنم
من نیزتو رامیفهمم
چقدر اشنایی برایم
تو برایم تداعی گر
دخترکی ۱۸ساله ای
همان دخترکی که
سالها قبل میشناختمش
اما تو کجا اوکجا
او پر بود
اززندگی
شادی
عشق
ولی درتو زندگی گویی مرده
پریشان میشوم
ازفکرهایم
نکند ان زن درون اینه منم
اب میپاشم
به اینه
به صورتم
نگاه میکنم
دراینه زنی افسرده
نگاه میکند به من
ومن فریاد کشان دنبال
خوده ۱۸ساله میگردم
کجا رفتی
پی کدام بازی گوشی ات رفتی
که اسیرت کرده روزگار
کجا رفتی
خودم , کدام بازی گولت زد
که حالا هرچه میگردم تو نیستی
ومقابلم به جای
تو
زنی غمگین
پوزخند میزند به من
۱.۵k
۲۳ مهر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.