اتش نفرت قسمت ۱۸
اتش نفرت قسمت ۱۸
اه اونجا رو نگا بستنی شکلاتییی
وای خدا داشتم لو میدادما اوف اون نباید بفهمه من رده سومیم رفتم جلو دوتا بستنی لطفا
رفتم گرفتم جلوی کای اوم میخوری؟
خوشمزستااا
دیدم گرفت و گفت واقعا وقت گیر اوردی
زدم زیر خنده خب فکر کنم فقط شکلات مشکلاتتو حل میکنه
خب امشب کجا میریم
کای
خوش خوراک شدیا هر شب یه جا
_اعع کای بد نشو
دستمو کردم تو موهاش ام امشب میریم پارتی چانی
_پارتیِ چانیول؟
+اره همه میان لباس قشنگ بپوشیا
_خب با...باشه
هیومین:
اوه تاحالا پارتی نرفتم وای استرس دارم چی بپوشممممممم
سریع رفتم سر کمد لباسام اومم همه رو ریختم روی تخت خب چی بپوشم اها یه نیم تنه ی سفید با یه شلوار تنگ مشکی پوشیدم
خب دیگه برم وارد سالن بزرگ و باشکوهی میشم واااووووووو
به دورو برم نگاه میکنم که یهو میخورم به یکی
_اوه ببخشید معذرت میخوام
+بهتر بود جلوتو نگاه میکردی
خوب که بهش نگاه کردم اوه این کیه تاحالا ندیده بودمش
پوسخندی بهم میزنه و میره میرم طرف میز ایون و جیون و کیوری وایساده بودن
کریس وچانیول و سهون هم میان به اطرافم نگاه میکنم پس کای کو کجاس
یهو جیون و ایون میاد دوطرفم
جیون:هی هیو اون دختره کیه؟
ایون:با کای چیکار داره چرا کای نمیاد پیش ما
جیون:اون باباشه اه من اینا رو میشناسم اون کریستاله اره خودشه وای باز اومدن این جا اه
اه اونجا رو نگا بستنی شکلاتییی
وای خدا داشتم لو میدادما اوف اون نباید بفهمه من رده سومیم رفتم جلو دوتا بستنی لطفا
رفتم گرفتم جلوی کای اوم میخوری؟
خوشمزستااا
دیدم گرفت و گفت واقعا وقت گیر اوردی
زدم زیر خنده خب فکر کنم فقط شکلات مشکلاتتو حل میکنه
خب امشب کجا میریم
کای
خوش خوراک شدیا هر شب یه جا
_اعع کای بد نشو
دستمو کردم تو موهاش ام امشب میریم پارتی چانی
_پارتیِ چانیول؟
+اره همه میان لباس قشنگ بپوشیا
_خب با...باشه
هیومین:
اوه تاحالا پارتی نرفتم وای استرس دارم چی بپوشممممممم
سریع رفتم سر کمد لباسام اومم همه رو ریختم روی تخت خب چی بپوشم اها یه نیم تنه ی سفید با یه شلوار تنگ مشکی پوشیدم
خب دیگه برم وارد سالن بزرگ و باشکوهی میشم واااووووووو
به دورو برم نگاه میکنم که یهو میخورم به یکی
_اوه ببخشید معذرت میخوام
+بهتر بود جلوتو نگاه میکردی
خوب که بهش نگاه کردم اوه این کیه تاحالا ندیده بودمش
پوسخندی بهم میزنه و میره میرم طرف میز ایون و جیون و کیوری وایساده بودن
کریس وچانیول و سهون هم میان به اطرافم نگاه میکنم پس کای کو کجاس
یهو جیون و ایون میاد دوطرفم
جیون:هی هیو اون دختره کیه؟
ایون:با کای چیکار داره چرا کای نمیاد پیش ما
جیون:اون باباشه اه من اینا رو میشناسم اون کریستاله اره خودشه وای باز اومدن این جا اه
۱۴.۵k
۳۰ تیر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.