من و تو پارت ۱۱ ( بچه ها متاسفم امتحان دارم از ۱۰ صبح تا ۵ ظهر داشتم میخوندم خدا رو شکر کنید امتحان بعدیم خیلی آسونه براتون کلی پارت میزارم😊😂 )
ویو یویی
رفتم پایین بابا جون ( پدر کوک ) گفت برم صبحونه بخورم گفتم شاید میخواد بهم خون بده😐رفتم دیدم مثل غذا های آدما بود خیلی بیشتر و بنظر خوشمزه تر میومد
یویی : کوک پدر کجاست ؟
سوجونگ : نگران نباش دخترم من یه ماموریتی بهش دادم زود برمیگرده
یویی : آها !
سوجونگ : دخترم بعد از صبحونه برو آماده شو برادر و برادر زاده هام میخوان بیان
یویی : چشم پدر😊
بالاخره اون چهار تا خر ( یوهی و تهیونگ و جیمین و یوری رو میگه😐😂 ) اومدن تهیونگ سربه سرم میزاشت میگفت : شوهرت زود برمیگرده یه دفعه گریه نکنی ؟
یویی : تهیونگ دست رو دلم نزار
بعد یوهی محکم زد به بازوش
تهیونگ : یااا عزیزم چت شده
یوهی : تهیونگ ( چشم غره )
خندم گرفته بود ولی دلشوره داشتم اگه کوک امشب رو نیاد چی ؟
هوففف ولش کن برم آماده بشم
یویی : با اجازتون من دیگه برم آماده بشم😊
رفتم یه دست لباس که دیشب کوک برام گذاشته بود رو پوشیدم موهامو فقط شونه کردم بالم لب کمرنگی زدم عطرمم زدم خیلی خوب شده بودم اومدم بیرون ... یوهی : یویی آبجی مگه عروسیته سفید پوشیدی
یویی : یااا چه ربطی داره همه رنگ سفید رو دوست دارن
تهیونگ : گگگگگگ ( اداشو درمیاره💔😂 )
یویی : کوفتتت
تمام لایک یادت نره قند عسل😉😂
لباس یویی اسلاید بعد✨️
رفتم پایین بابا جون ( پدر کوک ) گفت برم صبحونه بخورم گفتم شاید میخواد بهم خون بده😐رفتم دیدم مثل غذا های آدما بود خیلی بیشتر و بنظر خوشمزه تر میومد
یویی : کوک پدر کجاست ؟
سوجونگ : نگران نباش دخترم من یه ماموریتی بهش دادم زود برمیگرده
یویی : آها !
سوجونگ : دخترم بعد از صبحونه برو آماده شو برادر و برادر زاده هام میخوان بیان
یویی : چشم پدر😊
بالاخره اون چهار تا خر ( یوهی و تهیونگ و جیمین و یوری رو میگه😐😂 ) اومدن تهیونگ سربه سرم میزاشت میگفت : شوهرت زود برمیگرده یه دفعه گریه نکنی ؟
یویی : تهیونگ دست رو دلم نزار
بعد یوهی محکم زد به بازوش
تهیونگ : یااا عزیزم چت شده
یوهی : تهیونگ ( چشم غره )
خندم گرفته بود ولی دلشوره داشتم اگه کوک امشب رو نیاد چی ؟
هوففف ولش کن برم آماده بشم
یویی : با اجازتون من دیگه برم آماده بشم😊
رفتم یه دست لباس که دیشب کوک برام گذاشته بود رو پوشیدم موهامو فقط شونه کردم بالم لب کمرنگی زدم عطرمم زدم خیلی خوب شده بودم اومدم بیرون ... یوهی : یویی آبجی مگه عروسیته سفید پوشیدی
یویی : یااا چه ربطی داره همه رنگ سفید رو دوست دارن
تهیونگ : گگگگگگ ( اداشو درمیاره💔😂 )
یویی : کوفتتت
تمام لایک یادت نره قند عسل😉😂
لباس یویی اسلاید بعد✨️
۲.۳k
۰۹ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.