White Rose 🤍 ⁴⁴
ات ویو]
داهیون همونطوری داشت با دختره حرف میزد و تنها چیزایی که میگفت اینا بودن...
داهیون: عههه؟ جدددی؟ پشمااامممم
فکر کنم یه ۴۵ دقیقهای با هم حرف زدن که دیگه داهیون رضایت داد و گوشیو قطع کرد و دستشو رو گوشش کشید
داهیون: آخخخخ گوشم داغ کررردددد چقدر حررف زد پدسگگ
ات: داهیون دق مرگ شدمم بهت گفت چیشده ؟؟؟
داهیون سرشو تکون داد و سیس عقاب گرفت: معلومه که گفت ولی قبلش برام یه لیوان آب بیار دهنم خشک شد اینقدر حرف زدم
یه لیوان آب براش ریختم و دادم دستش
ات: بیا بخور فقط زودتر بگو بین پلین و کوک چیشده جون به لب شدم
داهیون آب رو خورد: آخیییشششش ... خب بیا بهت بگگگممم (کمرشو یه کش و قوس داد و نشست) ببین پلین میره یه سری عکس میده به جونگکوک
ات: چه عکسایی
داهیون: وسط حرفم نپر خو گاو (چپ چپ نگام کرد بعد ادامه داد) ببین این عکسا فتوشاپ بودن از تو و یه مردی تو کافه که دستاتون تو دست هم بوده
شوکه شدم ... من هیچوقت به جونگکوک خیانت نمیکنم و اینکه جونگکوک در موردم چه فکری کرده یا ممکنه رابطم با جونگکوک خراب شه ناخودآگاه باعث شد بغض کنم
داهیون ادامه داد: بعد پلین عکسا رو میده به جونگکوک، جونگکوکم همه عکسا رو پاره میکنه پرتشون میکنه تو صورت پلین و بهش میگه که به تو اعتماد کامل داره و پلین میتونه بره درشو بزاره و خلاصه پلین رو خوب شسته انداخته رو بند
با شنیدن صدای داهیون سرمو آوردم بالا: جدی میگی داهیون؟ یعنی جونگکوک گفته که به من اعتماد کامل داره؟ پس برای همین اومد تو ماشین و گفت نمیزاره هیچی بین ما رو خراب کنه
داهیون سرشو تکون داد: آره دیگه تو هم غمبرک نزن همه چی مرتبه جونگکوکم حرفای اون شیطان پلید رو باور نمیکنه
بلند شدم از اتاق داهیون رفتم بیرون و رفتم سمت اتاق جونگکوک، وسط راه جونگکوک رو دیدم که داشت از جلسهش برمیگشت به اتاقش که یهو رفتم پریدم بغلش
جونگکوک آروم خندید و محکم منو تو بغلش گرفت: چیزی شده؟
سرمو تکون دادم و بغضمو قورت دادم: اوهوم، میدونم بین تو و پلین چیشده (سرمو بردم بالا بهش نگاه کردم) کوک... فقط میخواستم بهت بگم من حتی اگه بمیرم هم نمیزارم هیچوقت دستم به دست کس دیگهای بخوره
جونگکوک رو موهامو آروم بوسید: میدونم و واسه همین گفتم نمیزارم چیزی بینمون قرار بگیره چون دشمن کم نداریم و من بهت اعتماد کامل دارم، حالا میتونم به یه قهوه دعوتتون کنم خانم جئون؟
خندیدم: آره میتونی...
#فیک_جونگ_کوک
داهیون همونطوری داشت با دختره حرف میزد و تنها چیزایی که میگفت اینا بودن...
داهیون: عههه؟ جدددی؟ پشمااامممم
فکر کنم یه ۴۵ دقیقهای با هم حرف زدن که دیگه داهیون رضایت داد و گوشیو قطع کرد و دستشو رو گوشش کشید
داهیون: آخخخخ گوشم داغ کررردددد چقدر حررف زد پدسگگ
ات: داهیون دق مرگ شدمم بهت گفت چیشده ؟؟؟
داهیون سرشو تکون داد و سیس عقاب گرفت: معلومه که گفت ولی قبلش برام یه لیوان آب بیار دهنم خشک شد اینقدر حرف زدم
یه لیوان آب براش ریختم و دادم دستش
ات: بیا بخور فقط زودتر بگو بین پلین و کوک چیشده جون به لب شدم
داهیون آب رو خورد: آخیییشششش ... خب بیا بهت بگگگممم (کمرشو یه کش و قوس داد و نشست) ببین پلین میره یه سری عکس میده به جونگکوک
ات: چه عکسایی
داهیون: وسط حرفم نپر خو گاو (چپ چپ نگام کرد بعد ادامه داد) ببین این عکسا فتوشاپ بودن از تو و یه مردی تو کافه که دستاتون تو دست هم بوده
شوکه شدم ... من هیچوقت به جونگکوک خیانت نمیکنم و اینکه جونگکوک در موردم چه فکری کرده یا ممکنه رابطم با جونگکوک خراب شه ناخودآگاه باعث شد بغض کنم
داهیون ادامه داد: بعد پلین عکسا رو میده به جونگکوک، جونگکوکم همه عکسا رو پاره میکنه پرتشون میکنه تو صورت پلین و بهش میگه که به تو اعتماد کامل داره و پلین میتونه بره درشو بزاره و خلاصه پلین رو خوب شسته انداخته رو بند
با شنیدن صدای داهیون سرمو آوردم بالا: جدی میگی داهیون؟ یعنی جونگکوک گفته که به من اعتماد کامل داره؟ پس برای همین اومد تو ماشین و گفت نمیزاره هیچی بین ما رو خراب کنه
داهیون سرشو تکون داد: آره دیگه تو هم غمبرک نزن همه چی مرتبه جونگکوکم حرفای اون شیطان پلید رو باور نمیکنه
بلند شدم از اتاق داهیون رفتم بیرون و رفتم سمت اتاق جونگکوک، وسط راه جونگکوک رو دیدم که داشت از جلسهش برمیگشت به اتاقش که یهو رفتم پریدم بغلش
جونگکوک آروم خندید و محکم منو تو بغلش گرفت: چیزی شده؟
سرمو تکون دادم و بغضمو قورت دادم: اوهوم، میدونم بین تو و پلین چیشده (سرمو بردم بالا بهش نگاه کردم) کوک... فقط میخواستم بهت بگم من حتی اگه بمیرم هم نمیزارم هیچوقت دستم به دست کس دیگهای بخوره
جونگکوک رو موهامو آروم بوسید: میدونم و واسه همین گفتم نمیزارم چیزی بینمون قرار بگیره چون دشمن کم نداریم و من بهت اعتماد کامل دارم، حالا میتونم به یه قهوه دعوتتون کنم خانم جئون؟
خندیدم: آره میتونی...
#فیک_جونگ_کوک
۱۴.۵k
۲۱ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.