پارت 12 فصل دو

فلش بک به یه سال پیش
تهیون :ات عزیزم ازت میخوام یه کاری برام بکنی
ات:چه کاری
راوی ویو
نقشه رو برای ات توضیح داد
ات:تو میخوای من تو قالب یه خرگوش برم پیش بزرگ ترین دشمنت
تهیون:مطمعن باش اگه یه تار مو از کم بشه دنیارو نابود میکنم
ات:دوستت دارم
پایان فلش بک
ات:درست یکسال پیش توی همچین روزی این بازی شروع شد
تهیون:پایان این بازی برای ما خیلی خوبه
ات:امیدوارم
خب من دیگه میرم
تهیون:باشه
کمر ات رو گرفت و لبشو بوسید
ات:خدافظ
تهیون:خدافظ
ات از خونه رفت بیرون به سمت ماشینش رفت
هانا:بلاخره رفت
تهیون:آره میتونی از اتاق بیای بیرون
هانا:اصلا خوشم نمیاد از این دختره
تهیون:وقتی تموم پولای جیمین رو بالا بکشه و بده به من کارم باهاش تمومه
اونوقت یه زندگی خوب میسازیم
هانا : ات دختر زرنگیه باید حواسمون خیلی جمع باشه
تهیون:ات رو ول کن بیا یکم خلوت کنیم
..............................................................
ات ویو
این تهیون احمق فکر کرده من نمیفهمم دستش با هانا تو یه کاسه هست
البته با این هوش کمی که هانا داره هنوز نفهمیده توی دفتر کار تهیون و روی لباسش شنود گذاشتم
برات دارم آقای مین

♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♤
۵۰تا کامنت
کلمات کوتاه.نقطه وعدد ممنوع