❤️🔥 مافیای خشن من ❤️🔥
Part: 23
ات بیارید شون
وقتی آوردن شور قیافه چانگ دیدنی شده بود
ات: خوب ببین اگه بگی خانوادت زنده میمونه و من ازشون مراقبت می کنم
چانگ: خواهش می کنم من نمیتونم بگم (😭گریه)
ات: باشه پس
تفنگ ام رو روی سر بچه گذاشتن که به حرف اومد
چانگ: باشه باشه میگم فقط کاری با اونا نداشته باش
تفنگ ام رو از روی سزش برداشتم
ات: میشنوم
چانگ: دیوید به من گفت که تو را تقدیم کنم (یکی از دشمن های ات)
ات: که اینطور آفرین با گفتن حقیقت جون خانوادت رو نجات دادی از این به بعد من از خانوادت مراقبت می کنم تو با دادن جون خودت از خانوادت محافظت کردی
بعد گفتن حرف سریع تفنگ ام رو درآوردم و با یک گلوله دقیقا وسته پیشونیش کشتمش که بعد از صدای گلوله صدای گریه زن و بچه چانگ بیشتر شد
بادیگارد: رئیس با خانواده ی چانگ چیکار کنیم دیگه به درد ما نمیخورن اگه اجازه بدید خودم اون ها رو می کشم
ات:......
ببخشید کم بود فردا سعی میکنه پارت ها رو طولانی تر بزارم و اما شرط
لایک: ۲٠
کامنت: ۲٠😉
ات بیارید شون
وقتی آوردن شور قیافه چانگ دیدنی شده بود
ات: خوب ببین اگه بگی خانوادت زنده میمونه و من ازشون مراقبت می کنم
چانگ: خواهش می کنم من نمیتونم بگم (😭گریه)
ات: باشه پس
تفنگ ام رو روی سر بچه گذاشتن که به حرف اومد
چانگ: باشه باشه میگم فقط کاری با اونا نداشته باش
تفنگ ام رو از روی سزش برداشتم
ات: میشنوم
چانگ: دیوید به من گفت که تو را تقدیم کنم (یکی از دشمن های ات)
ات: که اینطور آفرین با گفتن حقیقت جون خانوادت رو نجات دادی از این به بعد من از خانوادت مراقبت می کنم تو با دادن جون خودت از خانوادت محافظت کردی
بعد گفتن حرف سریع تفنگ ام رو درآوردم و با یک گلوله دقیقا وسته پیشونیش کشتمش که بعد از صدای گلوله صدای گریه زن و بچه چانگ بیشتر شد
بادیگارد: رئیس با خانواده ی چانگ چیکار کنیم دیگه به درد ما نمیخورن اگه اجازه بدید خودم اون ها رو می کشم
ات:......
ببخشید کم بود فردا سعی میکنه پارت ها رو طولانی تر بزارم و اما شرط
لایک: ۲٠
کامنت: ۲٠😉
۱۲.۱k
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.