extraordinary 28
ویو_راوی : بعد از یکم وقت گذروندن با ریوجین و بقیه ا/ت پیشنهاد داد که برن خرید البته که سوبین و کای سر آخرین قاشق بستنی که داشتن میخوردن دعواشون شد و آخر تهیون خوردش خلاصه همه وسایل جمع کردن رفتن نزدیک ترین مرکز خرید ممکن و پراکنده شدن (سوبین و بومگیو-ریکی و ا/ت-کای و یونجون و تهیون)
ریکی : چی بخریم؟
ا/ت : میخام برم لوازم آرایشی نگاه کنم شنیدم قیمتا توی ججو بهتره (بله توی کره هم به افزایش قیمت برخوردیم)
ریکی : بریم
توی لوازم ارایشی**
ا/ت : ریکی ... میشه این رژ لبه رو روی تو امتحان کنم؟ خودم آرایش دارم
ریکی : عام ... آره
ا/ت : اینجوری مطمئن میشم اگر بوست کنم و جاش بمونه به توعم میاد(لاسسس)
ریکی قرمز شده **
ریکی : هی .... مردم اگر اینو بشنون چی میگن؟
ا/ت : وای اون دختره واقعا عاشق دوسپسرشه
ریکی : منم دوستت دارم ~~~
سوبین از نا کجا آباد: عوققققق لاو نترکونین این وسط بیاین بریم یونجون برای همه قهوه خریده
رفتن تا کافه ای که یونجون توشه**
یونجون : به بههه بچه ها باریستا عه منو شناخت بهم تخفیف داد تصمیم گرفتم برای همه قهوه بخرم
بومگیو : منو از دیور کشیدی بیرون که قهوه بدی دستم؟
سوبین : از خداتم باشه بچه
کای : بومگیووو هیونگگگگگگ خانومی توی دیور بهم اشانتیون داددددد
بومگیو : کرکام چی داد؟
کای : شمارشوووو
تهیون : کای عشقم اون مخ زده اشانتیون نبوده
کای : ولی مخم زده نشده ها
یونجون : آره دقیقا چون اصلا مخ نداری
ویو_راوی : کای و یونجون همو پاره کردن ولی بعد ۱۰ دقیقه باهم اوکی شدن همه ۷ تایی نشستن قهوه خوردن پشت بنگ پی دی نیم حرف زدن
ریکی : چی بخریم؟
ا/ت : میخام برم لوازم آرایشی نگاه کنم شنیدم قیمتا توی ججو بهتره (بله توی کره هم به افزایش قیمت برخوردیم)
ریکی : بریم
توی لوازم ارایشی**
ا/ت : ریکی ... میشه این رژ لبه رو روی تو امتحان کنم؟ خودم آرایش دارم
ریکی : عام ... آره
ا/ت : اینجوری مطمئن میشم اگر بوست کنم و جاش بمونه به توعم میاد(لاسسس)
ریکی قرمز شده **
ریکی : هی .... مردم اگر اینو بشنون چی میگن؟
ا/ت : وای اون دختره واقعا عاشق دوسپسرشه
ریکی : منم دوستت دارم ~~~
سوبین از نا کجا آباد: عوققققق لاو نترکونین این وسط بیاین بریم یونجون برای همه قهوه خریده
رفتن تا کافه ای که یونجون توشه**
یونجون : به بههه بچه ها باریستا عه منو شناخت بهم تخفیف داد تصمیم گرفتم برای همه قهوه بخرم
بومگیو : منو از دیور کشیدی بیرون که قهوه بدی دستم؟
سوبین : از خداتم باشه بچه
کای : بومگیووو هیونگگگگگگ خانومی توی دیور بهم اشانتیون داددددد
بومگیو : کرکام چی داد؟
کای : شمارشوووو
تهیون : کای عشقم اون مخ زده اشانتیون نبوده
کای : ولی مخم زده نشده ها
یونجون : آره دقیقا چون اصلا مخ نداری
ویو_راوی : کای و یونجون همو پاره کردن ولی بعد ۱۰ دقیقه باهم اوکی شدن همه ۷ تایی نشستن قهوه خوردن پشت بنگ پی دی نیم حرف زدن
۸.۲k
۱۶ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.