برادر ناتنی
part 11
یومی بود تماس تصویری گرفته بود.
بعد از چند ثانیه جواب دادم که با قیافه داغون یومی مواجه شدم.
ات:دختررر چت شده
یومی:ات خوبم که تازه گونمو نگا
ات:اههه از دست تو
یومی:خببب دیگه میخوام دوست پسر عزیزمو بهت معرفی کنم دلت بسوزه
یونگی گفت:دلش نمیسوزه چون خودش بهترشو داره
یومی:ایی کلک اون کی بودد
یونگی:دوست پسرشش
ات:یونگیی
یونگی:خب حقیقتو گفتم
ات:خب اینارو وللش تو نشون بده
دوربینو برگردوند که جیونو دیدم دوستم بود
ات:جیونننننن چطورییی پسررر
یومی:ات تو اینو میشناسی
ات:اره با هم دوستیم
یومی اهاااا خوبهه
ات:حالا غیرتی نشو دختر پسر خیلی خوبیه
بعد از کلی حرف زدن خدافطی کردمو گوشی رو کنار گذاشتم.
یومی بود تماس تصویری گرفته بود.
بعد از چند ثانیه جواب دادم که با قیافه داغون یومی مواجه شدم.
ات:دختررر چت شده
یومی:ات خوبم که تازه گونمو نگا
ات:اههه از دست تو
یومی:خببب دیگه میخوام دوست پسر عزیزمو بهت معرفی کنم دلت بسوزه
یونگی گفت:دلش نمیسوزه چون خودش بهترشو داره
یومی:ایی کلک اون کی بودد
یونگی:دوست پسرشش
ات:یونگیی
یونگی:خب حقیقتو گفتم
ات:خب اینارو وللش تو نشون بده
دوربینو برگردوند که جیونو دیدم دوستم بود
ات:جیونننننن چطورییی پسررر
یومی:ات تو اینو میشناسی
ات:اره با هم دوستیم
یومی اهاااا خوبهه
ات:حالا غیرتی نشو دختر پسر خیلی خوبیه
بعد از کلی حرف زدن خدافطی کردمو گوشی رو کنار گذاشتم.
۴۴.۵k
۰۴ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.