من معمولا ساعت ۱۲ شب میخوابم
من معمولا ساعت ۱۲ شب میخوابم
دیشب اومدم بگیرم بخوابم خیر سرم
که از شدت درد تا خود ساعت ۵ و نیم نتونستم بخوابم
حالم افتضاح بد بود
یعنی انقد که خوابم میومد و بخاطر درد نمیتونستم بخوابم
نشسته بودم گریه میکردم میگفتم خوابممممم میااد🤣🤣 ( الان که دارم فک میکنم میبینم خیلی سم بودم🤣 )
اره دیگه ساعت ۵ و نیم خوابیدم
ساعت ۶ با صدای الارم بیدار شدم رفتم مدرسه😃
تو مدرسه هم که هر ۳ تا زنگ امتحان داشتم
و رسما پاره شدم
دبیر بلندم کرد ازم سوال بپرسه
به شدت استرسی شدم درصورتی که معمولا اینقد استرسی نمیشم
بدجور دستام میلرزید
حتی دبیر ازم پرسید ااین بیت چه ارایه ای داره من گفتم تلمیح
گفت به چی؟ ( من اینو شنیدم بشین ) و نشستم و دبیر گفت نگفتم بشین گفتم به چی من چون بچه ها داشتن بهم میخندیدن و از قبلش استرس داشتم
دستام شدید تر لرزیر و ضربان قلبم دو برابر شد
و جواب رو هم اشتباه گفتم ( ولی فک کنم نمره کامل رو گرفتم 🤷🏼♀️ )
امتحان های بعدی رو هم خوب دادم
بعدش که اومدم خونه داشتم میمیرم رسما
یکم دراز کشیدم و اینا بهتر شدم
اومدم برم حموم دیدم عههه وااااا
هیونجین جون لایوه
اومدم برم لایوش رو ببینم
سرگیجه گرفتم و همش چشمام سیاهی میرفت و خلاصه دهنم سرویس شد
و از اون موقع تا خود الان هنوز اوکی نشدم
و همش تپش قلب شدید میگیرم و دستام میلرزن
تازه فک کنم دارم سرما هم میخورم
خیلی روز خوبی بود نه؟
واقعا نیاز به خالی کردن خودم داشتم
وگرنه قصدم جلب توجه نیست
دیشب اومدم بگیرم بخوابم خیر سرم
که از شدت درد تا خود ساعت ۵ و نیم نتونستم بخوابم
حالم افتضاح بد بود
یعنی انقد که خوابم میومد و بخاطر درد نمیتونستم بخوابم
نشسته بودم گریه میکردم میگفتم خوابممممم میااد🤣🤣 ( الان که دارم فک میکنم میبینم خیلی سم بودم🤣 )
اره دیگه ساعت ۵ و نیم خوابیدم
ساعت ۶ با صدای الارم بیدار شدم رفتم مدرسه😃
تو مدرسه هم که هر ۳ تا زنگ امتحان داشتم
و رسما پاره شدم
دبیر بلندم کرد ازم سوال بپرسه
به شدت استرسی شدم درصورتی که معمولا اینقد استرسی نمیشم
بدجور دستام میلرزید
حتی دبیر ازم پرسید ااین بیت چه ارایه ای داره من گفتم تلمیح
گفت به چی؟ ( من اینو شنیدم بشین ) و نشستم و دبیر گفت نگفتم بشین گفتم به چی من چون بچه ها داشتن بهم میخندیدن و از قبلش استرس داشتم
دستام شدید تر لرزیر و ضربان قلبم دو برابر شد
و جواب رو هم اشتباه گفتم ( ولی فک کنم نمره کامل رو گرفتم 🤷🏼♀️ )
امتحان های بعدی رو هم خوب دادم
بعدش که اومدم خونه داشتم میمیرم رسما
یکم دراز کشیدم و اینا بهتر شدم
اومدم برم حموم دیدم عههه وااااا
هیونجین جون لایوه
اومدم برم لایوش رو ببینم
سرگیجه گرفتم و همش چشمام سیاهی میرفت و خلاصه دهنم سرویس شد
و از اون موقع تا خود الان هنوز اوکی نشدم
و همش تپش قلب شدید میگیرم و دستام میلرزن
تازه فک کنم دارم سرما هم میخورم
خیلی روز خوبی بود نه؟
واقعا نیاز به خالی کردن خودم داشتم
وگرنه قصدم جلب توجه نیست
۱.۳k
۱۴ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.