𝐧𝐚𝗺𝐞:𝐭𝐡𝐞 𝐛𝐚𝐝 𝐝𝐫𝐞𝐞𝗺 𝐩𝐚𝐫𝐭:𝐭𝐡𝐫𝐞𝐞
صدای زنگ لعنتی گوشیم نمیذاشت بخابم
*زینگ،زینگ،زینگ*
بلند شدم
جین بود
+عومم الو؟
-ا.ت،خواب بودی؟
+عاره چطور مگه؟
-یه نگاه به ساعت بنداز،دیرت شده،پنج دیقه دیگه در مدرسه رو میبندن،بدو
+شتتتتت
سریع قطع کردم،بلند شدمپ لباش پوشیدم.بدون اینکه صبحانه بخورم کیفمو برداشتم از خونه رفتم بیرون
داشتم کفشامو میپوشیدم که مامانم اومد دم درو گفت:داری میری؟
گفتم:عاره
گفت:باشه،بعد مدرسه اگر خواستی میتونی بری پیش جیمینو جین،ولی اگر خاستی بری بهم خبر بده،
گفتم:باشه چشم
گفت:بدو دیرت شده
سریع از خونه دویدم بیرونو درو کوبیدم بهم
فحشای مامانمو میتونستم بشنوم .
بعد چند دقیقه رسیدم به دم در مدرسه،سریع رفتم داخل،
خداروشکر معلم نیومده بود،
بعد چند دیقه معلم ریاضی اومد سر کلاس
زیر لب گفتم:ریدم دهنش نمیشد توی راه ماشین میزد بهش میمرد؟
فلش بک
تن خستمو از دم در مدرسه کشیدم بیرون،رفتم سمت خونه
رفتم بالا،درو باز کردم،مامانم تو آشپزخونه بود
-طلام،نرفتی پیش جیمین؟
+سلام،چرا اومدم بهت بگم دارم میرم
-باشه برو،مواظب خودت باش...
از خونه زدم بیرونو حرکت گردم سمت مقصد همیشگیم، پیش جیمینو جین
بعد چند دیقه رسیدم دم خونه
اومدم در بزنم که جین سریع درو باز کردم
+ودفف،یا ابلفضل
-*خنده،سلامممم ا.تییییی
+شلاممممم
رفتیم داخل
جیمین توی آشپزخونه بود،
×سلاممم
+جیمینییی
رفتم اونم بغل کردم.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
عرم،مطمئن نیسم ادامشو آپ کنم یا ن،بگین خوشتون اومده یا ن.
#bts #smut #jhope #army#fiction#mafia#baddreem#kimnamjoon#
#Kimsookjin #minyoongi#junghousok#parkjimin
#Kimteahyoung#jeonjungkook
*زینگ،زینگ،زینگ*
بلند شدم
جین بود
+عومم الو؟
-ا.ت،خواب بودی؟
+عاره چطور مگه؟
-یه نگاه به ساعت بنداز،دیرت شده،پنج دیقه دیگه در مدرسه رو میبندن،بدو
+شتتتتت
سریع قطع کردم،بلند شدمپ لباش پوشیدم.بدون اینکه صبحانه بخورم کیفمو برداشتم از خونه رفتم بیرون
داشتم کفشامو میپوشیدم که مامانم اومد دم درو گفت:داری میری؟
گفتم:عاره
گفت:باشه،بعد مدرسه اگر خواستی میتونی بری پیش جیمینو جین،ولی اگر خاستی بری بهم خبر بده،
گفتم:باشه چشم
گفت:بدو دیرت شده
سریع از خونه دویدم بیرونو درو کوبیدم بهم
فحشای مامانمو میتونستم بشنوم .
بعد چند دقیقه رسیدم به دم در مدرسه،سریع رفتم داخل،
خداروشکر معلم نیومده بود،
بعد چند دیقه معلم ریاضی اومد سر کلاس
زیر لب گفتم:ریدم دهنش نمیشد توی راه ماشین میزد بهش میمرد؟
فلش بک
تن خستمو از دم در مدرسه کشیدم بیرون،رفتم سمت خونه
رفتم بالا،درو باز کردم،مامانم تو آشپزخونه بود
-طلام،نرفتی پیش جیمین؟
+سلام،چرا اومدم بهت بگم دارم میرم
-باشه برو،مواظب خودت باش...
از خونه زدم بیرونو حرکت گردم سمت مقصد همیشگیم، پیش جیمینو جین
بعد چند دیقه رسیدم دم خونه
اومدم در بزنم که جین سریع درو باز کردم
+ودفف،یا ابلفضل
-*خنده،سلامممم ا.تییییی
+شلاممممم
رفتیم داخل
جیمین توی آشپزخونه بود،
×سلاممم
+جیمینییی
رفتم اونم بغل کردم.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
عرم،مطمئن نیسم ادامشو آپ کنم یا ن،بگین خوشتون اومده یا ن.
#bts #smut #jhope #army#fiction#mafia#baddreem#kimnamjoon#
#Kimsookjin #minyoongi#junghousok#parkjimin
#Kimteahyoung#jeonjungkook
۱۴.۱k
۰۱ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.