🌑🍷وقتی مافیا بود....🍷🌑 part :۱۹

ویو کوک صبح :
دیدم صدای زنگ میاد ا.ت بغلم بود همینجوری که بغلش کرده بودم بلند شدم پاهاشو دورم حلقه کرد و دستشو دور گردنم گذاشت سرشو گذاشت وی شونم و خوابید
با همون حالت رفتم درو باز کردم ساعت ۵صبح بود
(علامت کوک_علامت ا.ت +علامت لیا/علامت ته؛)
؛سل..اوه خوابه ؟(آرم گفت)
(بچه ها کلا دارن آروم حرف میزنن)
_آره خوابه😂
/واییی قربونش برم چقد سختی کشیده این چند وقت 🥲
_هوم آره لیا امروز مراقبش باش
/بش
(رفتن روی مبل نشستن )
کوک همون‌جوری با ا.ت. وی مبل نشست
_لیا نمی‌خوام ا.ت بیدار بشه می‌خوام منو ته رفتیم بیدارش کنی نمی‌خوام باز گریه کنه حالش بد بشه
/حالا نمیشه نرین خودتون میدونین که ا.ت لجبازه
_نه نمیشه ..اگر. اتفاقی برای من افتاد مراقب ا.ت باش
/نترس نمیو..
_لیا خواهش میکنم
/باشه اما لطفاً چیزیتون نشه چون من بدون ته نمیتونم 🥺
؛عشقم هرچی که شد فقط مراقب باش ا.ت نره پیش باباش
/باشه
کوک پاشد ا.ت رو بزاره روی کاناپه که بخوابه اما ا.ت توی خواب ولش نمیکرد و داشت با خودش حرف میزد
+کوک .....ولم نکن...نه ...نرو
_(گذاشتمش روی کاناپه )
_لیا تورخدا هواست بهش باشه
/اوکی نگران نباش
؛منو کوک رفتیم بای
/بابای (با بغض)
رفتن .
ا.ت ویو :,
پاشدم دیدم ...
حمایت پلیز 🌑