my heart
part ¹
ویو ات
مثل همیشه ساعت ۶ بیدار شدم رفتم حموم یه دوش ۱۰ مینی گرفتم اومدم بیرون چون ما لباس فرم نداریم هرچی دلم خواست پوشیدم و زود تر از اینکه خانوادم بیدار بشن گوشیمو برداشتم و رفتم بیرون که تو راه ایو رو دیدم
ات:سلام"سرد"
ایو:اتتتتتتتت یکم مهربون باش
ات:نمیتونم"سرد"
ایو:امروز اون معلم ت.خ.م.ی میخواد امتحان بگیره خبر داشتی"خنده"
ات:ولی.....
ایو:میخوای بگی چرا بهت نگفتم
ات:نه ولی من از یه نفر دیگه پرسیدم اون گفت بهم داریم خانم لی ایو برو درس بخون تا امتحان زیست رو خوب بگیری"عصبی-سرد"
ایو:کجا وایسا
ات:دنبال من نیا
"دانشگاه"
مدیر:جانگ ات حد اقل مثل دخترا لباس بپوش "داد"
ات:نمیخوام"جدی"
مدیر:گمشو برو کلاست
ات:نمیگفتی هم میرفتم
"درون کلاس"
م.زیست:خب بچه ها کالا ۳۰ دقیقه وقت دارین امتحان بدین اوکی
"۵ دقیقه بعد"
مدیر:خانم ها بچه ها باید برن اتاق کنفرانس داداش جانگ ات اومده
همه:یسسسسسسسس
ات:تموم شد بفرما"سرد"
خانم ها:چرا تو مثل برادرت نیستی
ات:چون نیستم"سرد-گوشیشو برداشت و رفت"
"اتاق کنفرانس"
سومی:ات جونم سلام"خنده"
ات:نونا ابرومو نبر"سرد"
هوپی:سلام اتی "ذوق"
ات:کیش کیش همونطور که میدونی من از تو میترسم"ترس-سرد"
هوپی:ولی من داداشتم کاریت ندارم فقط بغلم کن
ات: باشه"بغلش کرد"
مدیر :همه بشینین خانم جانگ میتونین بیاین اول بشینین
ات:تا ۱۰ دقیقه پیش من جانگ ات بودم خودشیرین حالا هم دلم نمیخواد میخوام اون اخر اخر بشینم"سرد"
هوپی:سلام به همه از اونجایی که شماها منو نمیشناسین و اینجا مدرسه خانواده های مافیاست دوستای خودمو اوردم که رطبه ها بالا رو بشناسین
همه:کیا
مدیر:جانگ ات تو میدونی"بلند"
ات:الو سلام........هه چیییییییییییییی اینجایی..........گمشو بابا تو چرا اومدی......بقیه.........من ذوق نمیکنم زر نزن........خواهرمم اوردی خاک تو سرم"سرد-داد"
سومی:ات داد نزن
هوپی خب بفرمایین داخل...........ات چت شد
ات:از من دور شو "داد-ترس"
ایو:ات چته توکه نباید از برادرت بدت بیاد
ات:به تو چه "سرد"
یونا:دخترمممممممممممممم
دوهی:اتییییییییییییییی
جینا:اونیییییییییییییییی
ات:مرگ"سرد"
یونا:چی شده "اروم"
جینا:تو ترسیدی"اروم"
ات:هوم "اروم"
دوهی:اخ تو کیی.......اِ ببخشید "خنده"
سومی:ات تو باید به عنوان خواهر هوپی اینجا وایسی اوکی"جدی"
ات:نچ حالا وایسا تو کیی"جدی"
یونا:چیکار دختر من داشتی"جدی"
جینا:من حرفی ندارم من نباید با غریبه حرف بزنم"خنده"
دوهی:ات یونا و جینا یادتونه بهتون گفتم یه داداش دارم مثل سگ جذابه و همینطور خیلی جدی این شما و این همون پسره که داداشمن"خنده"
کوک:اصلا به شما چه من کیم توهم دیگه بدون اجازه بیرون نمیری"سرد"
هه می:جو سنگین شد اهنگ بزارین
ریوجین:سلام تو چرا ۳۰ متر فاصله گرفتی
هوپی:
ویو ات
مثل همیشه ساعت ۶ بیدار شدم رفتم حموم یه دوش ۱۰ مینی گرفتم اومدم بیرون چون ما لباس فرم نداریم هرچی دلم خواست پوشیدم و زود تر از اینکه خانوادم بیدار بشن گوشیمو برداشتم و رفتم بیرون که تو راه ایو رو دیدم
ات:سلام"سرد"
ایو:اتتتتتتتت یکم مهربون باش
ات:نمیتونم"سرد"
ایو:امروز اون معلم ت.خ.م.ی میخواد امتحان بگیره خبر داشتی"خنده"
ات:ولی.....
ایو:میخوای بگی چرا بهت نگفتم
ات:نه ولی من از یه نفر دیگه پرسیدم اون گفت بهم داریم خانم لی ایو برو درس بخون تا امتحان زیست رو خوب بگیری"عصبی-سرد"
ایو:کجا وایسا
ات:دنبال من نیا
"دانشگاه"
مدیر:جانگ ات حد اقل مثل دخترا لباس بپوش "داد"
ات:نمیخوام"جدی"
مدیر:گمشو برو کلاست
ات:نمیگفتی هم میرفتم
"درون کلاس"
م.زیست:خب بچه ها کالا ۳۰ دقیقه وقت دارین امتحان بدین اوکی
"۵ دقیقه بعد"
مدیر:خانم ها بچه ها باید برن اتاق کنفرانس داداش جانگ ات اومده
همه:یسسسسسسسس
ات:تموم شد بفرما"سرد"
خانم ها:چرا تو مثل برادرت نیستی
ات:چون نیستم"سرد-گوشیشو برداشت و رفت"
"اتاق کنفرانس"
سومی:ات جونم سلام"خنده"
ات:نونا ابرومو نبر"سرد"
هوپی:سلام اتی "ذوق"
ات:کیش کیش همونطور که میدونی من از تو میترسم"ترس-سرد"
هوپی:ولی من داداشتم کاریت ندارم فقط بغلم کن
ات: باشه"بغلش کرد"
مدیر :همه بشینین خانم جانگ میتونین بیاین اول بشینین
ات:تا ۱۰ دقیقه پیش من جانگ ات بودم خودشیرین حالا هم دلم نمیخواد میخوام اون اخر اخر بشینم"سرد"
هوپی:سلام به همه از اونجایی که شماها منو نمیشناسین و اینجا مدرسه خانواده های مافیاست دوستای خودمو اوردم که رطبه ها بالا رو بشناسین
همه:کیا
مدیر:جانگ ات تو میدونی"بلند"
ات:الو سلام........هه چیییییییییییییی اینجایی..........گمشو بابا تو چرا اومدی......بقیه.........من ذوق نمیکنم زر نزن........خواهرمم اوردی خاک تو سرم"سرد-داد"
سومی:ات داد نزن
هوپی خب بفرمایین داخل...........ات چت شد
ات:از من دور شو "داد-ترس"
ایو:ات چته توکه نباید از برادرت بدت بیاد
ات:به تو چه "سرد"
یونا:دخترمممممممممممممم
دوهی:اتییییییییییییییی
جینا:اونیییییییییییییییی
ات:مرگ"سرد"
یونا:چی شده "اروم"
جینا:تو ترسیدی"اروم"
ات:هوم "اروم"
دوهی:اخ تو کیی.......اِ ببخشید "خنده"
سومی:ات تو باید به عنوان خواهر هوپی اینجا وایسی اوکی"جدی"
ات:نچ حالا وایسا تو کیی"جدی"
یونا:چیکار دختر من داشتی"جدی"
جینا:من حرفی ندارم من نباید با غریبه حرف بزنم"خنده"
دوهی:ات یونا و جینا یادتونه بهتون گفتم یه داداش دارم مثل سگ جذابه و همینطور خیلی جدی این شما و این همون پسره که داداشمن"خنده"
کوک:اصلا به شما چه من کیم توهم دیگه بدون اجازه بیرون نمیری"سرد"
هه می:جو سنگین شد اهنگ بزارین
ریوجین:سلام تو چرا ۳۰ متر فاصله گرفتی
هوپی:
۳.۴k
۰۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.