اونی چان من گیسوکمنده☆10
*اره دیگه همون اتفاقای انیمه افتادد ولیییییی کیساکی نمرده اره صگ جونه تو داستان من👺*
ا/ت: ناهویا حالت بهتر شده؟
ناهویا: آره بابا
میتسویا: منم اینجا یه بار مردم زنده شدم فقط نقش خیاط داشتم؟
ا/ت: عیوای ببخشید تو چطوری؟
میتسویا: تشکر خوبم 🦦
*بعد از این اتفاق ها تاکمیچی برمیگرده آینده*
نائوتو: تاکیمیچ موفق نشدی هنوز خواهرم مرده
تاکمیچی: ولی من که هرکارگفتی انجام دادم
نائوتو : اون چیه تو دستت؟
تاکمیچی: آها این؟ نمیدونم وقتی اومدم آینده دستم بود
*درنامه باز میکنن و میبینن از طرف ا/ت بود و تاکیمیچی دعوت کرده به یه جای تاریک تا حرف بزنن*
*تاکمیچی که هم خر با کله میره*
تاکمیچی: ا/ت-چانننن؟!
ا/ت: هی نمیخواد داد بزنی من اینجام
تاکمیچی: آها ببخشید ندیدمت
*بعد سال ها حرف زدن راجب تومان*
تاکمیچی: ولی باجی-سان کجاست؟
ا/ت: باجی؟ حذفش کردم
تاکمیچی: منظ..ورت چیه؟
ا/ت: وقتی یه مهره خیلی قدیمی باشه باید حذفش کرد تاکمیچی*خنده های سادیسمی داریم* برادرم کشتم
تاکمیچی: ک..کشتی؟
ا/ت : آره دقیقا کاری کردم که راحت بشه
*ا/& تفنگ در میاره میزاره رو سمت تاکمیچی*
تاکمیچی: ا/ت-چان چیکار میکنی؟؟
ا/ت: تاکیمیچی توهم یه مهره قدیمی بدرد نخوری دقیقا مثل باجی و دراکن
*وی نزدیکتر میشود و تفنگ را دقیقا روی پیشونی تاکمیچی میزاره*
نگو که ترسیدی؟
《میتوانید ا/ت را در اسلاید دوم تماشا کنید》
تاکمیچی: اما... چرا؟
ا/ت: وقتی که یه مهره قدیمی که جلوی رشد میگیره حذف کنی تو پیشرفت میکنی تاکیمیچی
کل عمرم با ترس از دست دادنش زندگی کردم ولی وقتی کشتمش احساس قدرت میکردم و دیدم حذف کردن آدما بهترین راه حله
تو موافق نیستی؟ مایکی؟
*که نائوتو سوپرمن وارد میشه اره بعد ا/ت میکشه و تاکیمیچی برمیگرده گذشته بدون مردن نائوتو توجه کنید نمردههه*
ا/ت: ناهویا حالت بهتر شده؟
ناهویا: آره بابا
میتسویا: منم اینجا یه بار مردم زنده شدم فقط نقش خیاط داشتم؟
ا/ت: عیوای ببخشید تو چطوری؟
میتسویا: تشکر خوبم 🦦
*بعد از این اتفاق ها تاکمیچی برمیگرده آینده*
نائوتو: تاکیمیچ موفق نشدی هنوز خواهرم مرده
تاکمیچی: ولی من که هرکارگفتی انجام دادم
نائوتو : اون چیه تو دستت؟
تاکمیچی: آها این؟ نمیدونم وقتی اومدم آینده دستم بود
*درنامه باز میکنن و میبینن از طرف ا/ت بود و تاکیمیچی دعوت کرده به یه جای تاریک تا حرف بزنن*
*تاکمیچی که هم خر با کله میره*
تاکمیچی: ا/ت-چانننن؟!
ا/ت: هی نمیخواد داد بزنی من اینجام
تاکمیچی: آها ببخشید ندیدمت
*بعد سال ها حرف زدن راجب تومان*
تاکمیچی: ولی باجی-سان کجاست؟
ا/ت: باجی؟ حذفش کردم
تاکمیچی: منظ..ورت چیه؟
ا/ت: وقتی یه مهره خیلی قدیمی باشه باید حذفش کرد تاکمیچی*خنده های سادیسمی داریم* برادرم کشتم
تاکمیچی: ک..کشتی؟
ا/ت : آره دقیقا کاری کردم که راحت بشه
*ا/& تفنگ در میاره میزاره رو سمت تاکمیچی*
تاکمیچی: ا/ت-چان چیکار میکنی؟؟
ا/ت: تاکیمیچی توهم یه مهره قدیمی بدرد نخوری دقیقا مثل باجی و دراکن
*وی نزدیکتر میشود و تفنگ را دقیقا روی پیشونی تاکمیچی میزاره*
نگو که ترسیدی؟
《میتوانید ا/ت را در اسلاید دوم تماشا کنید》
تاکمیچی: اما... چرا؟
ا/ت: وقتی که یه مهره قدیمی که جلوی رشد میگیره حذف کنی تو پیشرفت میکنی تاکیمیچی
کل عمرم با ترس از دست دادنش زندگی کردم ولی وقتی کشتمش احساس قدرت میکردم و دیدم حذف کردن آدما بهترین راه حله
تو موافق نیستی؟ مایکی؟
*که نائوتو سوپرمن وارد میشه اره بعد ا/ت میکشه و تاکیمیچی برمیگرده گذشته بدون مردن نائوتو توجه کنید نمردههه*
۴.۸k
۱۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.