۸
پارت ۸
( بخاطره روی ماه گل خودم میزارم ولی چون شرطا نرسیده و کم حمایت شده ازتون ناراحتم)
کوک : ماشینو روشن کن
ته : باشه
فلش بک به ۳ ساعت بعد :
ات ویو :
با سردرد بدی از خواب پاشدم رفتم جلو اینه وقتی قیافمو دیدم جیغ کشیدم .
م . من چرا رژ لبم بخش شده ؟؟؟؟؟
حتما بخاطره اینه که خوابیدی
شاید بخاطره اینه که دیشب زیاد خوردمم
دیشب زیاد خوردم ؟؟ واییییییییییی نه
سرمو گذاشتم رو میز میکوبیدم که کل دیشب اومد جلو چشمم
ات : واییییییییییی خدا وای وای
با تهیونگ امکان نداره ولی چرا اینقدر خو......
خیلی بد بود اره !
** رفتم پایین دیدم هیچکس خونه نیست با تلفن خونه به کوک زنگ زدم
کوک : کیه ؟؟
ات : منم
کوک : چی میخوام ( عصبی ).
ات : چیزی شده ؟
کوک : نه بگو چته ؟؟
ات : امروز دوشنبه هس و من مدرسه دارم
کوک : مگه من نوکرتم گمشو برو
ات : باشه ( بغض )
کوک ویو :
از دست ات خیلی عصبی بودم داشتم از عصبانیت میترکیدم رفتم جلوی خونه با ماشین قایم شدم که وقتی داره میره مدرسه حواسم بهش باشه ( آخی )
دیدم با دامن و کوتاه و کراپ اومد بیرون
داره میره مدرسه احیانا؟؟
راه افتادم منم آروم رفتم دنبالش
که نزدیک مدرسه اش بود دیدم یه پسر اومد سمتش انگار همکلاسیش بود که ات ....
ات ویو :
از پنجره دیدم که کوک جلوی دره میخواد بیاد دنبالم پس منم رفتم دامن پوشیدم و کراپ
راه افتادم دنبالم میومد که دیدم سوجون داره میاد سمتم پریدم بغلش ..... در گوشش گفتم
ات : ازت متنفرم ولی ضایع بازی در نیار بغلم کن
سوجون : باش
شرط ۲۰ لایک
کامنت ۱۰۰
آسون گرفتم بهتونااا (:
( بخاطره روی ماه گل خودم میزارم ولی چون شرطا نرسیده و کم حمایت شده ازتون ناراحتم)
کوک : ماشینو روشن کن
ته : باشه
فلش بک به ۳ ساعت بعد :
ات ویو :
با سردرد بدی از خواب پاشدم رفتم جلو اینه وقتی قیافمو دیدم جیغ کشیدم .
م . من چرا رژ لبم بخش شده ؟؟؟؟؟
حتما بخاطره اینه که خوابیدی
شاید بخاطره اینه که دیشب زیاد خوردمم
دیشب زیاد خوردم ؟؟ واییییییییییی نه
سرمو گذاشتم رو میز میکوبیدم که کل دیشب اومد جلو چشمم
ات : واییییییییییی خدا وای وای
با تهیونگ امکان نداره ولی چرا اینقدر خو......
خیلی بد بود اره !
** رفتم پایین دیدم هیچکس خونه نیست با تلفن خونه به کوک زنگ زدم
کوک : کیه ؟؟
ات : منم
کوک : چی میخوام ( عصبی ).
ات : چیزی شده ؟
کوک : نه بگو چته ؟؟
ات : امروز دوشنبه هس و من مدرسه دارم
کوک : مگه من نوکرتم گمشو برو
ات : باشه ( بغض )
کوک ویو :
از دست ات خیلی عصبی بودم داشتم از عصبانیت میترکیدم رفتم جلوی خونه با ماشین قایم شدم که وقتی داره میره مدرسه حواسم بهش باشه ( آخی )
دیدم با دامن و کوتاه و کراپ اومد بیرون
داره میره مدرسه احیانا؟؟
راه افتادم منم آروم رفتم دنبالش
که نزدیک مدرسه اش بود دیدم یه پسر اومد سمتش انگار همکلاسیش بود که ات ....
ات ویو :
از پنجره دیدم که کوک جلوی دره میخواد بیاد دنبالم پس منم رفتم دامن پوشیدم و کراپ
راه افتادم دنبالم میومد که دیدم سوجون داره میاد سمتم پریدم بغلش ..... در گوشش گفتم
ات : ازت متنفرم ولی ضایع بازی در نیار بغلم کن
سوجون : باش
شرط ۲۰ لایک
کامنت ۱۰۰
آسون گرفتم بهتونااا (:
۲۰.۰k
۱۳ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۰۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.